Donnerstag, 20. Mai 2010

2010-05-20 تاریخ سیامک نام ایمیل امین موحدی:مرز بین هویت طلبی و تجزیه طلبی تیتر مقاله آقای موحدی به بهانه

2010-05-20 تاریخ سیامک نام ایمیل امین موحدی:مرز بین هویت طلبی و تجزیه طلبی تیتر مقاله آقای موحدی به بهانه

2010-05-20 تاریخ سیامک نام ایمیل امین موحدی:مرز بین هویت طلبی و تجزیه طلبی تیتر مقاله آقای موحدی به بهانه اکتشاف مرزهای هویت طلبی و تجزیه طلبی!، اتهامات بسیار سنگینی را متوجه تلویزیون گوناز تی وی میکنند. جیره خواری بیگانگان، تلاش برای برپا نمودن چوبه های دار و... . در دفاع از تلویزیون گوناز تی وی باید بگویم که:
- من هم تا به حال هیچ کدام از دست اندرکاران این تلویزیون را از نزدیک ندیده ام. لیکن اشخاصی را هم در داخل میشناسم که برای این رسانه اخبار و اطلاعات تهیه میکنند و هم یک نفر را در خارج میشناسم (و از نزدیک هم میشناسم) که به عنوان کارشناس در برنامه های گوناز هر از گاهی حضور پیدا میکند و شخص بسیار باسابقه ای در امر مبارزات سیاسی میباشد. حداقل تمام این افرادی که من از نزدیک میشناسم افراد بسیار مؤمنی نسبت به هدف خود هستند و اصلا هم دستشان توی دست کس دیگری نیست. - در پنج سال گذشته شخصیتهای شاخص ملی و کسانی که نقش انکار ناپذیری در بیداری ملت آذربایجان داشته و دارند و همچنین بسیاری از مبارزین و زندان کشیده های زندانهای شاه و جمهوری اسلامی از دکتر براهنی و دکتر صدرالاشرافی گرفته تا جوانترهایی مثل آقای رزمی و ... در این تلویزیون حضور پیدا کرده و با ملت آذربایجان گفتگو کرده اند. برخی هم برنامه دائمی در تلویزیون گوناز دارند. مسلما رسانه ای که مورد وثوق این همه فعال ملی کنونی و فعال سیاسی سابق باشد نمیتواند رسانه ای وابسته باشد. - تلویزیون گوناز تنها تریبونی برای استقلالچیهای آذربایجان نیست و فدرالیستهای آذربایجان و سایر ملل تحت ستم نیز میتوانند در برنامه روزهای دوشنبه بعد از ساعت نه و ربع به وقت ایران حضور پیدا کرده و دیدگاههای خود را مطرح کنند. همچنانکه بارها شاهد حضور نمایندگان کنگره ملیتهای ایران فدرال و احزاب ملیتهای بلوچ، ترکمن، عرب و... در این رسانه بوده ایم. در اصل، بحثهای روز دوشنبه از پربارترین بحثهاست و نظیر این بحثها را در هیچ رسانه ای نمیتوان یافت. همین هفته آقای دکتر جهانگیر لقایی بحث عمیق و زیبایی راجع به اقتصاد داشتند که از فرمایشاتشان استفاده کردیم. البته روزهای یکشنبه هم روز صحبت استقلال طلبان آذربایجان و سایر ملل است. کنار گذاشتن وقت برای فدرالیستها که قائل به تمامیت ارضی ایران هستند نشان از صداقت اصحاب این رسانه در تمکین به اراده ملت آذربایجان در تعیین سرنوشت خود علی رغم دیدگاههای شخصیشان دارد. - در بند دهم بیانیه آمستردام میخوانیم که حرکت ملی آذربایجان حرکتی "مستقل، مدرن و دموکراتیک" است. کنفرانس آمستردام با پوشش خبری وسیع تلویزیون گوناز همراه بود و پایبندی به مفاد آن همیشه مورد تاکید این تلویزیون بوده است. به نحوی که سلسله بحثهایی در مورد آن انجام شد و بند بند آن با حضور کارشناسان زیر ذره بین میرفت. گاه بحث راجع به یک بند بیانیه سه چهار ساعت به طول میکشید. اتفاقا در مورد این بند که کارشناس برنامه آقای ماشالله رزمی بودند، بر تلاش در برقرار نمودن یک نوع آشتی ملی در سطح آذربایجان تاکید شد. تا کنون نیز همچنانکه میبینیم حرکت ملی هم خط مستقل خود را با پرهیز از همراهی با جریانات تمامیت خواهی مثل جنبش سبز حفظ کرده و هم هرگز از مسیر دموکراتیک خود خارج نشده. مبارزه به مدنیترین شکل آن در حال انجام است. حرکت ملی آذربایجان به سبب پختگی کادر سیاست گذار آن هرگز در دام مبارزه مسلحانه و عملیات تروریستی که با ذات یک مبارزه دموکراتیک در تضاد است نیفتاده است. اشتباهی که ملی گراهای سایر ملل اعم از بلوچ و کرد و... مرتکب شدند و ملتهایشان هنوز که هنوز است دارند تقاص پس میدهند. اتهاماتی مثل تلاش برای "برپا نمودن چوبه های دار" در یک حرکت دموکراتیک و مدرن بیمعناست. یقینا این گونه لجن پاشیها از جانب آقای موحدی و امثالهم در اراده ملت آذربایجان برای ادامه راه پرافتخار خویش کوچکترین تاثیری نخواهد داشت. - کیفیت تصویر، ارتباطات زنده و ... تلویزیون گوناز بهترین نشانه سطح بودجه این تلویزیون است. ارتباطات زنده تقریبا همیشه از طریق تلفن یا چت تصویریست که یک سرویس کم کیفیت است و به سبب اختلال اینترنت خیلی وقتها قطع و وصلی پیش می آید. اگر فلان دولت خارجی به گوناز کمک چند میلیون دلاری میکرد، آن وقت این تلویزیون چیزی شبیه به تلویزیون مجاهدین یا بی بی سی فارسی از آب در می آمد. جون به هر حال این کمکها بایستی در جایی هزینه شوند و نمیشود که آقای اوبالی پولهای بی زبان را صرف مخارج شخصیشان بکنند. البته مسلما هر تلویزیونی مخارجی دارد. آقای اوبالی هم به دفعات در مورد منابع مالی تلویزیون گوناز توضیح داده اند که بخشی از آن از شرکت خصوصیشان و بخش دیگر از کمکهای مردمی در هر دو سوی ارس و دیاسپورای آذربایجان تامین میشود. اگر کشورهای غربی منبع تامین کننده منابع مالی تلویزیون گوناز هستند، پس چرا کانالهایی مثل صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، رادیو فرانسه و ... هیچ حمایتی از حرکت ملی آذربایجان انجام نمیدهند؟. چرا اخبار مربوط به قیام خرداد 85 با آن بایکوت خبری روبرو شد؟. من یادم هست بعد از یک هفته به خاک و خون کشیدن قیام ملت آذربایجان در خرداد 85 آقای بهارلو (مجری وقت برنامه صدای آمریکا) یک بابایی را (که حالا یادم نمی آید چه کسی) به عنوان کارشناس دعوت کرده بود و به عنوان سؤال اول از ایشان پرسید " خوب آقای فلانی! حالا اصلا قضیه چی بود؟". یعنی پس از یک هفته و آن سرکوب خونین خصوصا در سولدوز، تازه چرت آقای بهارلو پاره شده بود و میخواست تازه بفهمد که اصل قضیه چی بوده!. این رسانه ها که برای یک تحصن صنفی دانشجویی چنان قشقرقی به پا میکنند که بیا و ببین، درباره مسائل ملی آذربایجان برخورد انفعالی دارند و به طرز احمقانه ای خودشان را به کری و کوری میزنند. پس موضوع وابستگی به غرب منتفی است. حال اگر تلویزیون گوناز به ترکیه وابسته است پس چرا این تلویزیون را بنا به سفارش جمهوری اسلامی از TurkSat بیرون انداختند؟. تازه روابط جمهوری اسلامی و ترکیه که جلوی چشم است!. به جمهوری آذربایجان هم که نمیتواند وابسته باشد. چون دولت آذربایجان حساسیت زیادی روی انتقاد از دولت دارد. به نحوی که تلویزیونهای جمهوری آذربایجان چه خصوصی و چه دولتی بلااستثنا برنامه های ویژه ای (مشابه تلویزیون خود ما) در مجیزگویی دولتمداران آن کشور دارند. هر کس که بیننده این تلویزیونها باشد، میداند که چنین است و انتقاد به شخص اول مملکت هم جز از طرف سیاستمداران بلند پایه مثل کاندیداهای ریاست جمهوری و نمایندگان اوپوزوسیونهای قدرتمند (مثلا عیسی قنبر دبیرکل حزب مساوات) اصلا تحمل نمیشود. در حالی که مسؤولین تلویزیون گوناز و مردم عادی تماس گیرنده، به دفعات انتقادات تند و گزنده ای به حزب یئنی آذربایجان و قصورات و کوتاهیهای دولتمردان کنونی و سابق آذربایجان خصوصا در مورد مساله قره باغ و فساد اقتصادی و ... وارد کرده اند. خصوصا مساله قره باغ نقطه ایست که دولت علیوف نسبت به آن حساسیت عجیبی دارد. چون به هر حال بایستی اراضی اشغالی بازگردانده شود که تا کنون این اتفاق نیفتاده است. همین امر بهانه به دست اوپوزیسیون برای کوبیدن دولت میدهد. حالا ممکن است یک نفر بتواند بگوید که گوناز از حزب مساوات خط میگرد ولی یقینا از دولت آذربایجان خط نمیگیرد. می ماند دولتهای جیبوتی و موریتانی و... که احتمالا منظور آقای موحدی از دول اجنبی خرج کننده میلیونها دلار، این دولتهاست. البته من در مورد آنها توضیحی ندارم که بدهم اما این را خوب میدانم که دسترسی به چنین اطلاعاتی و برملا نمودن آنها کار هر کسی نیست که آقای موحدی خبر افشایش را بدهند و فقط از عهده ارگانهای اطلاعاتی بر می آید. مگر اینکه خدای نکرده، ایشان با چنین ارگانهایی در ارتباط باشند. البته زبانم لال!. - تلویزیون گوناز یک تلویزیون ملیست چون تمام آحاد ملت آذربایجان در آن جا دارند. حتی کسانی که معتقد به چیزی به نام مبارزه ملی و حتی تحصیل به زبان مادری نیستند، تماس میگیرند و دیدگاههای خود را مطرح میکنند. گوناز تلویزیونی ملی است چون به دردهای تاریخی ملت آذربایجان میپردازد. زبان عزیز مادریمان را آموزش میدهد، تاریخ پرافتخارمان را جناب پروفسور فریدون آغاسی اوغلو برایمان بازگو میکند، فیلمهای تاریخیمان را در آن میبینیم، موسیقی موغاممان در آن آموزش داده میشود، راجع به تیم تیراختورمان و سایر تیمهای آذربایجان در آن بحث میشود و... . تمام این خدمات برای ملت آذربایجان، عزیز است و دست اندرکاران شریف و فداکار این رسانه حقیقتا ملی که کاری کارستان به ثمر رساندند، برای همیشه در قلب ملت آذربایجان جا دارند. آقای موحدی تشریف ببرند به اشخاص دیگری وصله بچسبانند. این وصله ها به گوناز نمی چسبد. با این کارها فقط عرض خودشان را میبرند و زحمت ما را فراهم میسازند. چون مجبور میشویم برحسب وظیفه وجدان پاسی از شب را بیدار بمانیم و مطلب تایپ بکنیم!. - آقای موحدی! شما در حدی نیستی که بخواهی راجع به شهید پیشه وری یا مهندس امانی و چنگیز بخت آور اظهار نظر بکنی. هرکس که آن دوره را بخاطر دارد از خدمات بینظیر حکومت ملی به نیکی یاد میکند. آن شهیدان مظلوم هم نظرشان جز آن بود که شما در مورد حکومت ملی فکر میکنی. پس بیخود با آوردن نام کسانی که به آرمانها و ارزشهایشان خیانت و جسارت میکنی برای خودت برائت درست نکن. آن عزیزان همین طور بیخود و بیجهت مثل آن چیزی که شما میخواهی وانمود کنی، نمردند. ما بزرگان خودمان را خوب میشناسیم و میدانیم که چطور آنها از میان ما رفتند و چطور شغالهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مراسم تدفینشان را زیر پوشش قرار دادند و مراحل پزشکی قانونیشان چطور بود و چطور در همان مراسم تدفین مرحوم بخت آور، آقای لسانی مورد ضرب وشتم یک مشت شارلاتان قرار گرفت. جواب بنده به شما در این مورد به خصوص، خاموشیست که در مورد برخی افراد به کار میرود. هر چه به سالگرد قیام پرافتخار خرداد 85 نزدیک میشویم لجن پراکنیها و شانتاژها بیشتر و بیشتر میشود. برای یافتن مزدوران و مواجب بگیران اجانب، آقای موحدی نیازی به رفتن به شیکاگو و دربدریهای آنچنانی ندارند. کافیست تلویزیونهای استانی سهند و سبلان را باز کنند و تا دلشان بخواهد مزدور و مواجب بگیر بی مایه ببینند. به نظر من ملت آذربایجان تصمیم خودش را گرفته و راه خودش را انتخاب کرده. البته این نظر شخصی من است و منظورم صدور فتوا نیست. اما به هر حال نظر من این است که راه ما راه پرافتخار استقلال از بند استعمار است. جز این راهی نداریم. حالا چه خوشایند آقای موحدی باشد و چه نباشد. چه ما را استقلال طلب بنامند و چه تجزیه طلب. چه خادم و چه خائن. چه به قول خانم زیبا جيره بگيران الهام عليف دزد وفاسد!. در پایان به آقای موحدی میگویم: منی یورا بیلمز زندان لار، یالانچی عنوان لار، دئدیکلری او "پان"لار. حالا برو هرچی دل تنگت میخواهد مقاله جهت دار بنویس!.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen