Montag, 26. April 2010

آذربایجان جنوبی" آرامش قبل از طوفان و وضعیت کنونی مناطق مختلف آن

آذربایجان جنوبی" آرامش قبل از طوفان و وضعیت کنونی مناطق مختلف آن

با نگاهی به تحولات سال های اخیر در زندگی سیاسی و فرهنگی اذربیجان جنوبی می شود این احساس را نمود که سکوت اذربیجان در تحولات سیاسی -اجتماعی - فرهنگی در جغرافیای موسوم به ایران در وضعیت کنونی حکایت از ارامش قبل از طوفان مهیب و سهمگین می نماید برای بررسی اینکه این ادعا تا چه حد دارای صحت و درستی می باشد در ابتدا نگاهی می کنیم به وضعیت مردم تورک اذربیجان از لحاظ دیدگاه انها نسبت به مسائل ملی و رژیم حاکم بر ایران و طبقه بندی مناطق مختلف اذربیجان از نظر درصد ملیگرائی و رشد شعور ملی در ان





در طی ۱۰۰ سال اخیر که ملت اذربیجان از صحنه سیاسی- اقتصادی- اجتماعی کشور موسوم به ایران طرد و کنار گذاشته شد تا کنون هیچگاه ملت تورک اذربیجان نتوانست به اتحاد نسبی بر ضد شونیسم و سلطه ناحق و مظالم وارد بر گردد و همیشه با مشکل تشتت و عدم هماهنگی روبرو بود و مردم ان به جناحهای مختلف تقسیم می شدند و بعضی از جناحها نیز تا حد زیادی در خدمت منافع بیگانگان داخلی و یا خارجی بودند و ملیگرای و حس یک ملت متمایز و جدا از فارسها بودن که زمینه لازم برای تاسیس یک کشور مستقل می باشد هیچگاه به مانند کشورهائی که تا کنون مستقل شدند در این ملت یعنی تورک اذربیجانی ایجاد نگردید که اینک ما عواقب ان را داریم می بینیم! در طی این مدت دسته بندیها بسیار بود از حزب کمونیسم(توده) گرفته تا مذهبیون و روشنفکران مانقورت شده و اکثریت خاموش و درصد کمی روشنفکران دلسوخته که به دلیل اندک و در اقلیت بودن نتوانستند تا به حال کاری از پیش ببرند. در این طبقه بندی به جزء اقلیت روشنفکر ملیگرا برای بقیه گروهها تنها چیزی که مهم نبود استقلال و ازادی و تشکیل یک دولت ملی بر اساس ارزشهای تورکی- اذربیجانی و حفظ هویت ملی بود و این گروها چنان به جان یکدیگر و گروه ملیگرا افتاده بودند که دیگر نیازی به دشمن خارجی برای از بین منافع اذربیجان جنوبی نبود و در کل مشکل اساسی اذربیجان جنوبی نرسیدن تعداد استقلال طلبان به اکثریت نسبی بود!



پس از گذشت دهه های متمادی ملت تورک اذربیجان جنوبی با ازمون و خطا متوجه شدند که استفاده ابزاری شونیسم فارس از ملیت ایرانی و هویت اسلامی سرپوشی هست برای نابودی زبان- تاریخ - فرهنگ - و استقلال..ملت تورک اذربیجان و حاکمیت مطلق بر ان، برابری و برادری در منطق انها شونیسم نژاد پرست فارس یعنی یک ملت برای همیشه فدای ملت دیگر شده و در ضمن از زبان و فرهنگ و ملیت خود برای حفظ به اصطلاح تمامیت ارضی کشوری که قدمت چندانی ندارد دست کشیده و در قوم اقلیت فارس اسمیله می گردد که خوشبختانه با افزایش شعور ملی در بین ملت اذربیجان به خصوص نسل جوان این ترفند شو نیسم فارس کارائی خود را از دست داده و اینک جامعه اذربیجان در حال گذر به جامعه ای تقریبا یک دست و هم صدا می باشد که یکی از مولفه های تشکیل دولت ملی بوده و دارای اهمیت زیادی نیز هست. در حال حاضر جامعه اذربیجان جنوبی جدای از تقسیم بندی ثانویه به سه گروه کلی تقسیم می گردد:

۱- ملیگرایان و هویت طلبان که در بین انها از استقلال طلب گرفته تا فدرالیسم و غیره..خواهان پایان بی عدالتی بر ضد ملت تورک اذربیجان می باشند.

۲- مخالفان حرکت ملی اذربیجان که متشکل از " مانقورتها- مسخ شدهها- مذهبیون افراطی وابسته به حکومت- خودفروشان و کسانی که منافع مادی خود را در ادامه روند کنونی می بینند ...

۳- گروه سوم که گروهی هست مهم که دارای دیدگاه خاصی نسبت به حرکت ملی نبوده اما با تبلیغات می توان برای پیوستن به حرکت ملی ترغیب نمود که اینک نیز می بینیم که ریزش از این گروه به گروههای هویت طلب دائم در حال افزایش می باشد که این نوید را می دهد که حرکت ملی اذربیجان در اینده ای بسیار نزدیک به اکثریت نسبی و حتی مطلق نیز برسد.



در این بین مناطق مختلف اذربیجان جنوبی متشکل از استانهای" اذربیجان غربی- اذربیجان شرقی- اردبیل- زنجان- همدان- مرکزی-قزوین- قسمتهائی از گیلان- کردستان- کرمانشاه..از نظر حس ملیگرائی به سه دسته درجه یک - دو - و سه تقسیم می گردند که با شناخت ان می توان استراتژی حرکت ملی را برنامه ریزی نمود که به طور تقریبی نیز بدین صورت تقسیم می شود:



۱- درجه یک از لحاظ تعصب و حس ناسیونالیستی شامل مناطق" شمال استان اردبیل( مغان-گرمی- بیله سوار- خیاو-..) اکثر شهرهای استان اذربیجان شرقی به خصوص تبریز و مراغه- تمامی شهرهای استان اذربیجان غربی به جز شهر ارومیه. ویژگیهای این دسته از مناطق در این می باشد که فارسی صحبت کردن با فرزندان و یک دیگر نه به عنوان یک کلاس و افتخار بلکه به عنوان یک ضد هنجار و نشان دهنده کمبود هویتی و شخصیتی در شخص تلقی می گردد و پایبندی به هویت ترکی در حدی می باشد که رژیم هرچه بکند قادر نخواهد بود هویت تورکی را از ان مناطق بزداید و می توان گفت این منطقه منطقه ای هست که خطر اسمیلاسیون برای همیشه از ان رخت بر بسته و به جز تعدادی انگشت شماری از اهالی اکثریت به هویت تورکی خود پایبند می باشند و حساسیت عجیبی نیز به ان دارند

۲- درجه دو شامل مناطق جنوبی استان اردبیل( - خلخال- هشجین- کیوی..) و خود شهر اردبیل- شهر استارا - ارومیه- زنگان- ابهر و اکثر شهرهای استان زنگان. ویژگیهای این مناطق در این می باشد که از یک سو با تبلیغات شونیسم فارس گرایش به فارسی صحبت کردن با یکدیگر و با فرزندان در حال افزایش می باشد و در این مناطق به دلیل نااگاهی عمومی از لزوم حفظ هویت تورکی نبردی فرهنگی بین گروههای ملیگرا و مزدوران شونیسم در جریان می باشد که در ان دسته ای از مردم به حفظ زبان و هویت ملی خود پایبند می باشند و گروهی نیز با بی میلی در حفظ هویت تورکی در حال اسمیله شدن در زبان و فرهنگ فارسی "اما در این بین خطر انقدر جدی و حاد نشده و می توان برای ان از هم اکنون چاره اندیشی نمود که برای نمونه می توان به شهر زنگان اشاره نمود که از شهری درجه سه در حفظ زبان و هویت ملی تبدیل به شهر درجه دو گردید و با تلاش هویت طلبان می رود که به شهرهای درجه یک از نظر هویت ملی تبدیل شود که نشان دهنده موفقیت حرکت ملی اذربیجان جنوبی می باشد و الگوئی هست برای دیگر مناطق اذربیجان که در خطر اسمیله می باشند

۳- درجه سه شامل شهرهای استان مرکزی و قم- قزوین - شهرهای استان همدان- انزلی در استان گیلان- شهرهای نزدیک تهران ..ویژگیهای این مناطق در این می باشد که به دلیل همسایگی با قوم فارس زبان و حمایت رادیو تلویزیونی- اموزش و پرورش....از زبان فارسی شدت اسمیلاسیون در ان بالا بوده و در کنار تمایل به حفظ هویت تورکی و تورکی صحبت کردن به دلیل محدودیتهای زیاد" زبان و فرهنگ تورکی در محاصره زبان حاکم می باشد و برای حفظ ان بایستی بسیج شده و ملیگرایان هرانچه می توانند برای حفظ زبان و فرهنگ تورکی در ان مناطق انجام دهند که برای نمونه می توانند با تبلیغات- تشویق مردم ان مناطق به استفاده از اینترنت- ایجاد سهولت بیشتر برای ان مناطق برای تماشای کانال تلویزیونی گون اذ تی وی از طریق بالا بردن قابلیت دریافت این کانال تلویزیونی- فعالیتهای دانشجویان اذربیجانی در ان مناطق- جمع اوری طرفداران تیم تراختور سازی در ان مناطق .....



از سوی دیگر جامعه اذربیجان پس از دوران نخوت و ارامش و بی تفاوتی نسبت به فرهنگ و زبان خود و با استفاده از امکانات معاصر در حال ورود به مرحله جدید می باشد و در این را هویت طلبان- دانشجویان- روشنفکران- کانال تلویزیونی گون اذ تی وی...نقش موثری را ایفا نمودند و موفق شدند ملیگرائی را از مناطق درجه یک و دو به مناطق درجه سه نیز گسترش دهند که با ملحق شدن این گروه از تورکها به حرکت ملی اذربیجان جنوبی ملت تورک می تواند به اکثریت نسبی رسیده و زودتر به اهداف خویش برسد در این بین ملت تورک اذربیجان جنوبی به جای برگزیدن کوچه و خیابان و یا کوهها برای نشان دادن خواسته های ملی ورزشگاهها را انتخاب نموده اند و با حضور گسترده و با شکوه در ان میادین و شعارهای هویت طلبانه و ملیگرایانه ضمن بالا بردن حس ملی در خود و افراد حاضر در استادیوم ورزشی لرزه بر اندام دشمنان اذربیجان جنوبی انداخته اند و خط بطلانی کشیدند بر روی تمامی ادعاعای شونیسم نژادپرست داخلی و خارج نشین که ما ملت تورک دیگر نه به خاطر شما بلکه با خاطر اذربیجان و منافع ملت بزرگ تورک حاضریم جان فشانی و مبارزه نماییم. بنده برای نمونه با کسانی که احساسات ناسیونالیستی چندانی به هویت تورکی نداشتند قبل از حضور انها در ورزشگاه برای تشویق تیم تراکتور سازی ملاقاتی داشتم و پس از حضور انها و بازگشتشان از تبریز نیز ملاقات دیگری داشتم با تعجب مشاهده نمودم در این مدت کم چنان حس وطن پرستی در انها رشد یافته که قبلا با تمامی صحبتهای من اینقدر موثر واقع نشده بود! و باید ورزشگاه سهند تبریز یا دره گرگها را به دانشگاهی تشبیه نمود که در کوتاهترین مدت به شخص هویت سلب" شده صد ساله را عطا می نماید و با گذشت هر مسابقه بر تعداد افراد هویت طلب بیشتر و بیشتر می شود و اگر دیگر فعالیتهای هویت طلبانه و ابزارهای ان از جمله" اینترنت- کانال ملی گون اذتی وی...را نیز به ان اضافه نمائیم می بینیم که زمان در حال طی شدن به نفع حرکت ملی اذربیجان جنوبی بوده و در نقطه مقابل ان زمان به ضرر شونیسم فارس در حال طی کردن می باشد و حضور صدها هزارنفری ملت تورک در استادیومها از نقاط مختلف اذربیجان از مناطق درجه یک گرفته تا درجه سه از نظر حس ملیگرائی نشان دهنده بیداری ملت تورک و اماده شدن زمینه طوفانی سهمگین در اذربیجان جنوبی می باشد و نمی توان ان را با جملاتی بی ربط توجیه نمود زیرا در ان مکانها شعارهائی کاملا ملیگرایانه سر داده می شود که فقط مربوط ملت تورک اذربیجان جنوبی می باشد و هیچ ربطی به ایرانیسم و ادعای شونیسم فارس ندارد پس تمام شواهد و قرائن نشان دهنده اغاز عن قریب این طوفان در مدت زمانی نه چندان دور در اذربیجان جنوبی می باشد!



یاشاسین تورک و اذربیجان

خلخال سسی

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen