Donnerstag, 17. Juni 2010



پويايي يا ركود زبان فارسي؟-1
حق‌شناس: اعتقاد به برتري زباني، نوعي نژادپرستي است

خبرگزاري فارس: علي‌محمد حق‌شناس گفت: در نظر گرفتن هر برتري بين زبان‌ها متأثر از نوعي نژادپرستي است. در يك كلام زبان‌ها به لحاظ توانايي انتقال مفاهيم از امكانات برابري برخوردارند و هيچ تفاوتي بين زبان فارسي و زبان‌هاي ديگر وجود ندارد.


به گزارش خبرگزاري فارس، اظهارات اخير محمدرضا باطني، زبان‌شناس و مؤلف آثاري در حوزه زبانشناسي درباره معايب و ضعف‌هاي زيان و خط فارسي واكنش‌هاي مختلفي را در پي داشت. او در گفت‌وگويي معايب و ضعف‌هاي خط فارسي را برشمرده و اظهار كرده است: خط فارسي معايب ذاتي دارد و به هيچ نوع سامان‌پذير نيست. در واقع يا بايد خط را عوض كرد يا با همين خط ساخت تا اين كه زمان براي تغيير آن فرا برسد.
وي در بخش ديگري از سخنانش افزود: هيچ افتخاري نيست كه بگوئيم ما زبان اجدادمان را مي‌فهميم چون معني‌اش اين است كه مثل اجدادمان زندگي مي‌كنيم. البته من خيال مي‌كنم آنها كه مي‌گويند فردوسي را مي‌فهمند، ادعا مي‌كنند و در خواندن و فهميدن آن در مي‌مانند، ولي به هر حال افتخاري نيست.
همچنين باطني در مقاله‌اي كه سال‌ها پيش نوشته شده، بر عقيم بودن زبان فارسي تأكيد كرده و گفته است كه زبان فارسي در وضع فعلي براي برآوردن نيازهاي روزمره مردم با مشكلي مواجه نيست، ولي اين زبان براي واژه‌سازي علمي زايايي لازم را ندارد و نمي‌تواند يك زبان علمي باشد، مگر اينكه براي رفع كاستي‌هاي آن چاره‌اي انديشيده شود.

* خط فارسي بايد بازسازي شود

«علي‌محمد حق‌شناس»، زبان‌شناس و استاد دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار ادبي فارس در واكنش به اين اظهارات گفت: خط به طور كلي در ساختار زبان نقش مستقيمي ندارد و در سنجش با زبان يك پديده بسيار جديد است. سابقه زبان به ميليون‌ها سال (از آغاز حيات انساني) مي‌رسد اما خط يك پديده فرهنگي نو نسبت به زبان است.
وي ادامه داد: خط فارسي مبتني بر ويژگي‌هاي ساختاري زبان فارسي نيست. خطي است وام گرفته از عربي و به دليل ويژگي‌هايي كه در زبان فارسي هست و در عربي وجود ندارد، اين خط ايجاد اشكال فراوان براي زبان فارسي كرده و مي‌كند. از يك طرف موجب شده كه بسياري از كلمات كنار گذاشته شود و بسياري از كلمات هم امكان خواندن آسان‌شان را از دست بدهد.
حق‌شناس تصريح كرد: در برخورد اين خط با امكانات الكترونيكي امروزي (به ويژه در مورد كامپيوتر و مسائل كامپيوتري) مشكلات فراواني ايجاد شده است. به گمان من جا دارد كه متخصصان در خصوص خط فارسي يك فكر اساسي كنند. يا اين خط را به صورتي كه هست طوري بازسازي كنند كه از يك طرف پاسخگوي نيازهاي فارسي‌زبان باشد و از طرف ديگر بتواند زبان فارسي را به صورت بهتري منعكس كند. يا اين خط را كنار بگذارند و خط ديگري به ميان آورند. در ظرف بيست سي سال با قبول دو خطه بودن زبان فارسي مي‌توان اين مشكل را حل كرد و اين زبان را با هر خطي كه متخصصان فكر كنند كه در خور آن است بنگارند.
اين استاد بازنشسته دانشگاه تهران بيان داشت: با تغيير خط اصلا شكافي بين فارسي‌زبانان و ميراث مكتوب اين زبان ايجاد نمي‌شود. اگر شكافي ايجاد شود ناشي از ناتواني در برنامه‌ريزي صحيح است. مي‌توان جلوي اين شكاف را با دو خطه كردن زبان گرفت. ايران در پيش از اسلام چند خطه بوده و هيچ مشكلي هم ايجاد نكرده است. متخصصان امر يا يك خط جديد برخاسته از خط فارسي پديد مي‌آورند و در اختيار فارسي‌زبانان جوان قرار مي‌دهند تا اين جوانان، با اين خط پرورده شوند و در مقابل با خط فارسي امروز هم آشنا باشند. در اين زمان هم رفته رفته سرمايه‌هاي عظيم و سرشار از ارزش گذشته را منتقل مي‌كنيم به خط فارسي جديد.
خالق كتاب «آواشناسي زبان» اظهار داشت: مي‌توانيم كل سرمايه فرهنگي موجود در خانه ايراني را از خانه خط امروز به خانه خط ديگري منتقل كنيم. كار مشكلي است، اما نشدني نيست. فكر مي‌كنم كه هيچ ضربه‌اي به آثار ارزشمند و گرانمايه زبان و ادب پارسي و فرهنگ پارسي نمي‌رسد.

* مشكل از زبان نيست، از زبان‌وران است



Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen