آیا ساز تار اختراع ترکها است یا فارسها؟
نوشته: ح. یزدانی
hy_tabriz@yahoo.com
25.12.2012در شبکه خبری بی بی سی بخش فارسی ویدئویی بتاریخ  منتشر شد که در آن آقایی بدون مدرک و سند ادعا میکرد که ساز تار اختراع فارسهاست و ترکهای آذربایجان با تقلب آ ن ساز را بنام خود ثبت کرده اندبی بی سی فارسی حتی ثبت ساز تار بنام آذربایجان را فاجعه نامید!!! این در حالیست که بی بی سی زلزله خانمانسوز شهر بم و آذربایجان شرقی را فاجعه ننامیده بوددر جواب آن مدعی، اینجانب مقاله ای مستند به بی بی سی فارسی فرستادم تا اثبات شود که ساز تار اختراع ترکهای آذربایجان است و نباید کدروت قومی حاصل شود. ولی در کمال تعجب جوابیه بنده از طرف بی بی سی فارسی سانسور شد! قاعدتاً وقتی یک شبکه خبری، ادعایی را چاپ میکند باید حاضر باشد تا جوابیه طرف مقابل را نیز منتشر کند. جانبداری یکجانبه از قومی توسط بی بی سی و سانسور سخن طرف مقابل حکایتی است که در نزد اهل خرد معنایی بسیار دارد. (برای تماشای ویدئوی مذکور در بی بی سی می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید)http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/12/121224_l93_tar.shtml
چندی بعد بی بی سی بخش فارسی یک صفحه نظر سنجی در رابطه با ثبت ساز تار بنام آذربایجان، باز کرد تا مردم نظراتشان را در این موضوع با همدیگر شریک شوندبنده فرصت را غنیمت شمرده و در چند جمله محدود در صفحه نظر سنجی، نظرم را مطرح کردم که در کمال تعجب آن نظر نیز سانسور شد! معلوم نیست اگر نظرات مردم در صفحه نظر سنجی چاپ نمی شود پس چرا صفحه نظر سنجی باز می شود؟! شاید صفحه نظر سنجی برای از ما بهترها باشد! (برای مطالعه نظر سنجی مربوط در بی بی سی بخش فارسی می توانید به لینک زیر مراجعه نماییددر این صفحه نظر سنجی فقط فحاشیها علیه آذربایجان چاپ شده ولی نظری در مورد تار چاپ نشده.
http://newsforums.bbc.co.uk/ws/fa/thread.jspa?forumID=16484 
آغاز مقاله
ثبت ساز تار بعنوان میراث معنوی آذربایجان در یونسکو، اعتراض گسترده ای در رسانه های فارس زبان داشت، طوریکه در حال تبدیل شدن به یک جنگ فرهنگی بین ترک و فارس در ایران می باشد! بسیاری از رسانه های ایرانی مدعی هستند که ساز تار توسط فارسها اختراع شده و در صد و پنجاه ساله گذشته با اعمال بعضی تغییرات توسط ترکها، به دنیای آذربایجان نیز وارد شده است! هرچند که آن مدعیان قادر به ارائه هیچگونه مدرک معتبری نبوده اند و ادعای ایشان بیشتر حالت غیر رسمی و احساساتی دارد ولی بنده بر آن شدم تا با اندکی توضیح مستند، فارسها را قانع کنم تا مطمئن شوند که ساز تار اختراع ترکهای آذربایجان است و سازمان فرهنگی یونسکو به این سادگیها اشتباه نمی کند.
واژه " تار" از کلمه "تره" یا "تار" سانسکریت می آید و بمعنای رشته طناب است یا سیمی که روی سازها کشند. {منابعبرهان شرفنامه منیری لغتنامه استاد علی اکبر دهخدا}. البته در بعضی لغتنامه های قدیمی واژهترکی نامیده شده و چنین آمده است: «تار» در زبان ترکی بمعنی تنگ است که ضد فراخ باشد. {منابعآنندراج غیاث اللغات}. میدانیم که رشته طناب یا سیم هم تنگ و باریک و کشیده است. (لازم به توضیح است که در ترکی امروزی « دار» تلفظ می شوددرست مشابه واژه « دار قالی» که آنهم محتوی رشته های نازک است(جالب است بدانیم که نام «سبزی تره» نیز از همان واژه سانسکریت می آید. زیرا سبزی تره نازک و دراز بوده و شبیه رشته طناب می باشد.
ساز تا، از نوع سازهای زهی(سیمی) بوده و در تمام دنیا انواع مختلفی از آن استفاده میشود و نمی توان اولین زادگاه ساز زهی را شناسائی کرددر مجسمه هائیکه از سرزمین های بین النهرین، عیلام و مصر باستان کشف شده اند، نوازنده هایی با سازهای زهی دیده می شوند و اثبات می کند که اختراع سازهای زهی به بیش از چهار هزار سال پیش بر می گرددباید بدانیم که یونسکو اختراع ساز زهی را بنام آذربایجان ثبت نکرده، بلکه فقط یکنوع از آن که در آذربایجان، ایران و کشورهای همسایه بعنوان «تار» شناخته می شود را به اسم آذربایجان ثبت کرده است.
ازانواع دیگر سازهای زهی می توان به «سیتار» هندی اشاره کرد که در گوشه و کنار هندوستان در ابعاد مختلف ساخته می شود و تعداد سیمهای آن می تواند بین هفت تا بیست رشته متغیر باشد. واژه «سیتار» از زبان سانسکریت وارد زبان لاتین شده و بصورت «گیتار» تلفظ می شود. این واژه وارد فارسی شده و از روی اشتباه سهو بصورت «سی تار» یا «سه تار» تلفظ میگردد. همانطور که واژه فرانسوی «دولکس» در ایران از روی اشتباه سهو بصورت « یک لوکس»، «دو لوکس» و «سه لوکس» نیز استفاده می شود!
ساز تار در ایران با اختلاف بسیار اندکیدر دو نوع ترکی و فارسی ساخته می شود. در یکی از کتب اساتید موسیقی آذربایجانی بجای واژه تار فارسی از واژه تار شیرازی استفاده شده است و بنابراین به تار فارسی، تار شیرازی نیز گفته می شود.
مقایسه تار ترکی( آذربایجانی)  با تار فارسی (شیرازی)
هر دو نوع تار، از دودهلیز (کاسه) تشکیل می شود. به دهلیز(کاسه) بزرگتر شکم و به دهلیز کوچکتر نقاره گفته می شود. (لازم بذکر است که واژه نقاره یک واژه ترکی است و در ترکی ناقارا تلفظ می شود.

1.در تار ترکی دهلیز (کاسه) بزرگتر، بیضی تخم مرغی شکل است و دهلیز کوچکتر، مقطع دایره ای شکل دارد. در تار فارسی هر دو دهلیز بشکل قلب (دل) می باشند که رو در روی هم قرار می گیرند. (
2. دیواره بین دو دهلیز در تار ترکی، بصورت قائمه و در تار فارسی بصورت مورب ساخته می شود.
3 . دسته تار ترکی اندکی عریض تر از تار فارسی ساخته می شود
4 .تار ترکی 11 تا سیم و تار فارسی سیم دارد.
5 .تار ترکی را در موقع نواختن بر روی سینه، و تار فارسی را بر روی زانوی پا قرار میدهند.
 
آیا تار فارسی از تار ترکی اقتباس شده است یا تار ترکی از تار فارسی؟
ادعای بدون مدرک دال بر اینکه تار ترکی از روی تار فارسی اقتباس شده یا برعکس، تار فارسی از روی تار ترکی، حکایت معمای مرغ و تخم مرغ است که محض سفسطه بازی سؤال می کنند؛ آیا مرغ اول آفریده شده است یا تخم مرغ؟ بدیهی است که چنین سؤالاتی را نمی توان با فلسفه بافی جواب داددر اینجا با چند دلیل علمی اثبات می کنیم که تار ترکی قدیمی تر بوده و تار فارسی از روی تار ترکی اقتباس شده است.
1- یکی از قطعات ساز تار یعنی «نقاره» واژه ترکی است که این واژه ترکی در زبان فارسی رایج نیست. اگر فارسها مخترع تار بودند، چرا از یک واژه ترکی که در زبان فارسی رایج نیست، استفاده کرده اند؟!
2- تدوین کننده مقامهای موسیقی ایرانی، اساتید و تار نوازان معروف ایران همه از ترکان آذربایجانی بوده انداگر ساز تار را فارسها اختراع کرده بودند، پس چرا تمام اساتید قدیمی این ساز از ترکان آذربایجانی بودند و نه از فارسها؟
3 - در تاریخ موسیقی ایران هیچ اثری از صنعت تار نوازی در دنیای فارسها دیده نمی شود. نه نامی از یک استاد قدیمی تار نواز فارس وجود دارد، نه مجسمه یا حتی یک نقاشی که اشاره ای به پیشینه تار فارسی کند. در حالیکه یک تابلوی نقاشی بسیار معروفی از دوره صفویه به ارمغان مانده است، که در آن یک بانوی دربار صفویه در لباس آذربایجانی در حال نواختن تار ترکی است. در نقاشی مزبور، مدل تار ترکی کاملاً واضح است، در ضمن نحوه گرفتن ساز بر روی سینه نیز از مشخصات تار ترکی است. قدمت این نقاشی به دوره صفویه یعنی حدود پنج قرن پیش بر می گرددپس ادعای آنانیکه مدعی هستند تار ترکی در صد وپنجاه سال گذشته از تار فارسی اقتباس شده، باطل است. (شکل 2)
4 - در زبان فارسی لغتی برای کلمات موسیقی، ساز و آلات موسیقی وجود ندارد. واژه ساز یک لغت ترکی است. (لطفاً با واژه «ساخت و ساز» بمعنی سازندگی اشتباه نشود). اغلب آلات موسیقی که در ایران استفاده می شوند یا سازهای عربی هستند یا ترکی. بعنوان مثال سازهای عود، بربط، قانون، دف (دایره)، طبل، ضرب، رباب آلات عربی و سازهای قره نی، سورنا (زورنا)، بالابان، نقاره (ناقارا)، قاوال ترکی هستند. چون ساز تار یک ساز گروهی است و بصورت تک نوازی نواخته نمی شود بنابراین احتمال فارسی بودن آن کاملاً مردود است زیرا در دنیای موسیقیایرانی سازها و فرهنگ نوازندگی یا عربی یا ترکی هستند و ترکیب آلات موسیقی عربی و ترکی در دوره قاجار صورت گرفته است.
اساتید معروف تار نوازان ایرانی
علی اکبر فراهانی: معروفترین و برجسته ترین نوازنده تار در تاریخ موسیقی ایران. هم عصر ناصرالدین شاه و بنیانگذار «ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی» بود. پس آنچه در ایران امروزی بعنوان موسیقی کلاسیک یا سنتی ایران شناخته می شود توسط یکنفر ترک فراهانی ابداع گردیده است. در تابلوی معروفی که از استاد علی اکبر فراهانی به یادگار مانده است، او را در لباس ترکان قاجار و در حال نواختن تار ترکی نشان می دهد. شکل تار و نحوه گرفتن آن روی سینه از مشخصات تار ترکی است. 


میرزا عبداله خان و حسین قلی خان، فرزندان استاد علی اکبر فراهانی
ابوالحسن صبا از شاهزادگان ترک قاجار، شاگرد میرزا عبداله خانجالب است که بدانیم استاد ابوالحسن صبا که از اساتید شهیر موسیقی ایرانی است، ممنوع التصویر شده است! و بعد از این هیچ کتاب، روزنامه و یا وب سایت ایرانی اجازه چاپ عکس او را ندارد مگر با کسب اجازه از اداره ارشاد اسلامی ایران! (برای خواندن کامل خبر فوق می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید.
 http://fararu.com/vdchqmn-.23nvvdftt2.html
جالب است بدانیم که در گذشته عکسهای زیادی از استاد ابوالحسن صبا در حالیکه لباس محلی آذربایجانی به تن دارد و در حال نواختن تار ترکیاست در موزه استاد صبای تهران در معرض تماشا بود ولی اخیراً تمام عکسهای ایشان در لباس آذربایجانی و در حال نواختن تار ترکی مفقود شده اند! حتی تار ترکی ایشان از لابلای دیگر سازهایشان از موزه حذف شده است! گویا مسئولان موزه منکر ترک بودن ایشان هستند!
غلام حسین درویش خان، شاگرد حسین قلی خان. تار شش سیم که امروزه بعنوان تار شیرازی معروف است، در اواخر دوره قاجار توسط غلام حسین درویش خان ابداع گردید غلام حسین درویش خان از مادر ترکمن و پدر طالقانی بدنیا آمد. (لازم بذکر است که مردم طالقان بزبانهای تاتی و یا ترکی صحبت می کنند. پس پدر درویش خان یا ترک بود یا تات)مرتضی خان نی داوود، فرزند بالاخان نی داوود شاگرد حسین قلی خان. مرتضی نی داوود علیرغم ترک بودن هم تار ترکی می نواخت و هم تار شیرازی میرزا غلامرضا شیرازی شاگرد حسین قلی خان. قدیمی ترین چهره شناخته شده از نوازندگان شیرازی مربوط به اواخر دوره قاجار و همدوره مرتضی خان نی داوود بود.
تا اواخر دوره قاجار هیچ اثری از تار فارسی (شیرازی) یا تار نواز فارسی وجود نداشتتار فارسی از اواخر دوره قاجار ظاهر گشته و واضح است که از روی تار ترکی اقتباس شده و تا آن زمان هیچ نام و نشانی از تار فارسی یا تار نواز فارسی وجود نداشت.
حتیمخترع تار شیرازی (فارسی) و اساتید تار نوازان شیرازی نیز از ترکان بوده اند. پس معلوم می شود که تار فارسی نیز توسط ترکها برای اجرای نواهای اشعار فارسی ابداع گردیده است تا با آن دستگاه، آهنگهای فارسی نواخته شود و بدان جهت به آن تار فارسی گفته اند. همانطور که اغلب شعرای پارسی گو، از مردم ترک بوده اند کهاشعار فارسی می سروده اند.مشهورترین موسیقی دانان ایرانی غالباً از ترکان بوده اند. کلنل علینقی وزیری تحصیل کرده آموزشگاههای فرانسه و آلمان بنیانگذار موسیقی مدرن ایرانی (موسیقی با نت غربی) نوه خواهر ناصرالدین شاه قاجار بود.با توجه به قدمت اسناد موجود اثبات می شود که تار ترکی (آذربایجانیقدیمی تر از تار فارسی (شیرازی) بوده و تار فارسی از تار ترکی اقتباس شده است