Freitag, 11. November 2011

ایل شاه سون

شاهسون

تصویر:Shah.jpg‏


پیدایش شاهسون را به زمان شاه عباس صفوی نسبت می دهند . نویسندگان تواریخ و سفرنامه‌ها در در باره تاریخ شاهسون بر این قول متفقند که شاه‌عباس بزرگ برای کاستن نفوذ و نیروی حکمرانان 32 طایفه‌ قزلباش که درآن روزگار تمشیت و اداره همه‌ امور مملکت را در دست داشتند و قدرتی بزرگ و خودکامه در برابر پادشاه به شمار می‌آمدند به ایجاد سپاهی مجهز و منظم در یکدسته پیاده تفنگدار و یکدسته سواره همت کرد و در«بستان السياحه» تاليف حاج زين العابدين شيرواني (جلداول ازانتشارات سنايي، صفحه 347) درموردشاهسونها چنين آمده است : جمعی از نمک به حرامان قزل باش يه بر شاه عباس خروج کرده ، پای جرات و جسارت پیش نهادند، شاه فرمود: شاه سون گلسون . یعنی هرکه شاه رادوست دارد بیاید .


ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه 1390/04/04ساعت 13:52 توسط اکبر | نظر بدهید

تارخچه عشایر شاهسون، ایلسون دشت مغان





سران عشایر مغان

استان اردبیل از ایل ها و عشایر متعددی برخوردار است که مهم ترین و منسجم ترین آن ها ایل های شاهسون و ارسباران هستندکه درمناطق گوناگون استان پراکنده شده اند. ایل شاهسون از مهم ترین و معروف ترین ایل های استان های اردبیل و آذربایجان شرقی
به شمار می رود که دارای پیشینه تاریخی زیادی بوده و از ویژگی های خاص
اجتماعی- فرهنگی برخوردار است. اعضای این ایل دامدار هستند و از مراتع
سرسبز کوه های خطه اردبیل استفاده می کنند. عشایر ارسباران نیز در نواحی کوهستانی به سر می برند و قلمروی عمده آن ها بخش باختری دشت مغان است.
درباره وجه تسمیه نام و پیشینه تاریخی ایل شاهسون؛ بایستی گفت: هنگامی که سرزمین ایران دچار هرج و مرج و آشوب بود و هرکدام از امرای تیموری و آق قویونلو و دیگر حکام محلی گوشه ای از این سرزمین را محل حکومت خود کرده بودند، اسماعیل میرزا که بعدها به شاه اسماعیل معروف شد، توانست با سرکوب آق قویونلوها (که یکی از قبایل با نفوذ حاکم بر ایران بودند) در سال 907 هجری قمری، بنیان حکومتی خود را به مدت دو و نیم قرن استوار سازد. افرادی که شاه اسماعیل را در این جنگ ها یاری می کردند، در تاریخ به نام قزلباش ها شهرت یافتند و شامل 32 قبیله مختلف بودند که شاه اسماعیل
آنها را در زمره نُجبا در آورد و به ایشان عمامه خاصی داد که 12 ترک داشت
و میان آن کلاه سرخی مانند فینه می گذاشتند و به همین لحاظ به قزلباش ها
معروف شدند.
در سال های 991 تا 994 هجری قمری سلطان محمد خدابنده به منظور جلب حمایت
علیه ازبکان و عثمانی ها تصمیم گرفت افراد غیر نظامی را با رضایت خود به
خدمت نظام درآورد که این عمل او به شاه سون (یعنی دوست داران شاه شدن)
معروف شد. درسال 998 هجری قمری افراد قزلباش علیه نماینده شاه سر به شورش
برداشتند که از این رو شاه اسماعیل نسبت به قدرت آنان بدبین شد و گروه دیگری با نام شاهسون را برای درهم شکستن قدرت آن ها بسیج کرد.
بنابراین شاهسون ها (دوست داران شاه) به گروهی اطلاق می شدند که از سوی شاه عباس تشکیل یافته بود تا جای قبایل ترک را که از سلسله صفوی پشتیبانی کرده بودند، بگیرند.
محمد کریم‌زاده، در شاهسون‌های فارس، پیشینه تاریخی شناخت شاهسون‌ها می نویسد: (( پیشینه‌ تاریخی شاهسونان به زمان پادشاهان صفوی می‌رسد نویسندگان تواریخ و سفرنامه‌ها در این قول معتقدند که شاه‌عباس
بزرگ برای کاستن نفوذ و نیروی حکمرانان سی‌ودو طایفه‌ قزلباش که درآن
روزگار تمشیت و اداره همه‌ امور مملکت را در دست داشتند و قدرتی بزرگ و
خودکامه در برابر پادشاه به شمار می‌آمدند به ایجاد سپاهی مجهز و منظم در
یکدسته پیادهی تفنگدار و یکدسته سواره همت کرد.علی‌الظاهر، بهانه‌ آن
پادشاه از تشکیل و تجهیز این قشون پدید آوردن نیروئی رزم‌آور و ورزیده در
برابر قوای «ینگیچری»
دولت عثمانی بود اما هدف واقعی و پنهانی وی مقابله با امرای خودسر و نافرمان قزلباش و ازمیان برداشتن قدرت و اعتبار ایشان به شمار می‌‌آمد.))
در کتاب بستان السیاحه تألیف حاج زین العابدین شیروانی (جلداول ازانتشارات سنایی، صفحه 347)در مورد شاهسونها
چنین آمده است :
(( جمعی از نمک به حرامان قزل باشیه برشاه عباس خروج کرده ، پای جرات
وجسارت پیش نهادند، شاه فرمود:شاه سون گلسون .یعنی هرکه شاه رادوست دارد
بیاید.لهذا از هرفرقه ای آمده طاغیان شاه راشکست دادند،پادشاه آن جماعت را
(شاه سون ) نام نهادند،درمیان آن طایفه ، طوایف مختلفه است.مسکن ایشان
درملک مغان وآذربایجان و فارس است وقلیلی در خراسان و کابل و کشمیر سکونت دارند و درغریب نوازی و مهمانداری و شجاعت برامثال خود طریق سبقت سپارند.نام طوایف این عشایربیشتربه (( لو )) ختم می شود ازقبیل سرخان بیگ لو، طالش مکاییل لو،جعفرلو،حاجی خانلو، مغانلو و... علاوه براین بعضی ازشاهسونها به دیگرنقاط ایران چون فارس ، خرقان و خمسه کوچانده شده اندکه اینها برخلاف شاهسونهای آذربایجان معمولا زیرسیاه چادر زندگی می کنند وبا آلاچیق های شاهسونهای آذربایجان تفاوت بسیار دارند.))
شاهسون
ها از آداب و رسوم سنتی و قوی برخوردارند، هرچند که از گذشته های دور از
حوادث و خطرات دور نمانده و تحولات زمان برآنها بی تاثیر نبوده است. بر
اساس قرارداد ترکمن چای قسمتی از مرزهای شمالی ایران به روس ها واگذار شد و به این ترتیب قسمت بزرگی از منطقه قشلاقی شاهسون ها از بین رفت.
منطقه تابستانی (ییلاقی) شاهسون ها را ارتفاعات اهر، مشگین شهر و اطراف آن تشکیل می دهد و منطقه قشلاقی آن ها را بخش های خاوری جلگه کم عمق مغان (که در حدود 150 کیلومتر از منطقه سردسیر فاصله دارد و نزدیک رود ارس است) تشکیل داده است. منطقه ییلاق و قشلاق طایفه های شاهسون
کاملا مشخص است.
هنگام کوچ ابتدا از قیشلاخ (گویش محلی قشلاق) یا منطقه زمستانی به یازلاخ
یا منطقه بهاره و سپس به ییلاخ (گویش محلی ییلاق) منطقه تابستانی می روند.
در مراجعت پیش از استقرار در قشلاق، در محلی پاییزه که همان اردوگاه های
پیرامون قشلاق هستند، توقف می کنند. جایگاه تابستانی شاهسون ها؛ شامل 4 تا 5 آلاچیق است که در حد فاصل 100 متری د رچراگاه برپا می شود.
قدمت تاریخی شاهسون ها سبب شده آداب و رسوم و شیوه های معیشت آنها برای افراد عادی جذاب و دیدنی باشد، چنان که بازدید از زندگی عشایر شاهسون یکی از پرطرف دارترین برنامه های گردشگری ناحیه آذربایجان شرقی و اردبیل به شمار می آید.



رهبری طایفه ارثی نیست و بر اساس ریش سفیدی، درایت و اعتبار افراد است. در
حال حاظر ایلخان یا رهبری واحدی برای ایل وجود ندارد و تصمیمات مربوط به
وقت و مسیر کوچ و مراتع از طریق مشورت و ارتباط بزرگان طایفه صورت
می‌‌گیرد

+ نوشته شده در شنبه 1390/04/04ساعت 13:38 توسط اکبر | نظر بدهید

طایفه های عشایر مغانطایفه های عشایر مغان


طایفه های عشایر مغان


طایفه های عشایر مغان ایل شاهسون از طایفه، تیره، کویک و هر کویک از چند اوبه و اوبه ها از تعدادی خانواده تشکیل شده است. در راس هر طایفه؛ ایل بیگی از سوی دولت مرکزی برای حفظ نظم و وصول مالیات انتخاب می شد ولی اداره طایفه برعهده بیگ بوده که از طرف ایل بیگی گمارده می شد.ایل شاهسون در استان های اردبیل و آذربایجان شرقی زندگی می کنند و برخی از آن ها در طی سالیان گذشته یک جا نشین شده اند. شاهسون ها از سجایای اخلاقی خوبی برخوردار هستند و در تیراندازی و شکار و میهن پرستی شهرت دارند. آن ها به زبان آذری صحبت می کنند و شیعه مذهب هستند. برپایی جشن ها و آیین های اسلامی و ایرانیاز مهم ترین آداب و رسوم آن ها به شمار می آید که به شکل های خاصی و بارعایت اصول ایل انجام می شود و برای گردشگران بسیار جذاب، دیدنی و شنیدنیاست.شاهسون ها جشن های خود را در میدان برگزار می کنند و در عید های مذهبی از جمله عید قربان و عید فطرپس از نماز عید به دید و بازدید یک دیگر می روند. مراسم ها و آداب ازدواجدر میان این ایل از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی پسری خواهان دختری استدو نفر از ریش سفیدان ایل را به چادر پدر دختر می فرستد و آنها در صورتتوافق عهد و پیمان می بندند و خیلی به آن اهمیت می دهند. پس از خواستگاری؛خانواده داماد برای عروس هدایایی از قبیل: روسری، گردن بند، آینه، پارچه وشیرینی می برند. چند روزمانده به تاریخ عروسی از مهمانان دعوت به شرکت درمراسم می شود. مهمانان هدایایی به همراه می آورند و به محض نزدیک شدنمهمانان؛ داماد و همراهان وی به اتفاق نوازندگان سازهای محلی به استقبالآن ها می روند. مهمانان شام را در چادر خانواده داماد می خورند و مبلغی بهآشپز و آبدارچی هدیه می کنند. این مراسم چند روز ادامه دارد و در روز آخرمهمانان به خانه عروس رفته و عروس را همراه خود به چادر داماد می آورند.زمانی که عروس قصد خروج از منزل پدر را دارد، یکی از افراد خانواده اوکمربند زیبای طلایی به کمر او می بندد، سپس عروس با آینه و جهیزیه خود بهسمت خانه داماد حرکت می کند. هنگامی که عروس به چادر داماد نزدیک شد،داماد سیب سرخ یا دسته گلی به طرف او پرتاب می کند که دراین موقعسوارکاران هر یک به نوبه خود به نمایش های محلی می پردازند.لباس های محلی ایل شاهسون یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این ایل به شمار می آیند. مردان ایل شاهسونپوشاک اختصاصی ندارند، کت و شلوار و کلاه آنان معروف به کِپی یا کلاه ترکداری که نظیر کلاه مردان گیلان است؛ تشکیل دهنده ی پوشاک مردان شاهسونی است.لباس بانوان ایل شاهسون هریک یاد آور گوشه ای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشکیل می دهد که با یک کلاغی بسته می شود.پیراهن زنان ایل شاهسوناز رنگ های متنوع و شاد تشکیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیته ای است که میپوشند و شبیه تنبان های بانوان گیلان، بختیاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسونرا پارچه های دوخته شده بدون آستین تشکیل می دهد که روی آن ها سکه های طلاو نقره دوخته شده است و تعداد سکه ها نشان دهنده میزان ثروت خانواده است.شاهسون ها در چادرهای نیم کره ای شکلی زندگی می کنند که آن ها را آلاچیق و برخی را کومهمی نامند. کومه معمولا از آلاچیق کوچک تر است و از جنس خشن بافته می شودولی آلاچیق با ظرافت و مهارت بافته می شود و دوام آن ها از کومه بیش تراست. فضای داخلی کومه ها به طور معمول 5 متر است. آلاچیق اصلی عموما ازنمد سفید و با ظرافت است این نمدها با طرح های رنگی در جلو و طرفین تزییینیافته و سر درب ورودی ها منگوله هایی آویزان است.نمدهای این چادر به علت باران و گرد و خاک و دود داخل به تدریج قهوه ای وسرانجام سیاه می شوند. چاتما نیز نوع دیگری از چادرهای عشایر شاهسون است که در توقف گاه های موقت برپا می شود.شاهسون ها یکی از بزرگ ترین دامداران و کشاورزان ناحیه آذربایجان شرقی و اردبیلهستند. زندگی آنها تا حدود زیادی به دام وابسته است و وجود فرآورده هایدامی سبب شده است که صنایع دستی در میان این ایل اهمیت زیادی داشته باشد.انواع گلیم، جاجیم، خورجین و جل اسب ازمهم ترین صنایع دستی عشایر شاهسون به شمار می آید.مهم ترین بافته شاهسونها گلیم های سوزن دوزی و ظریف معروف به سوماک است که درزبان محلی آن راورنی بافی می گویند. ورنی بافی مهم ترین و زیباترین صنایع دستی این ایلاست که طرح های پیچیده آن را با دستگاه های عمودی یا افقی به صورت تکه هایدراز و باریک به طول 3 متر می بافند و سطح آن ها را با نقش های پیچیده،سوزن دوزی می کنند. معمول ترین و معروف ترین طرح این گلیم ها کشتی نوح نامدارد که به شکل سوزن دوزی با طرح کشتی است و در وسط آن درخت و اطراف آنپرندگان و جانوران دیده می شوند.مفرش نوعی صنایع دستی روستایی و عشایری است که در منازل روستایی براینگهداری رخت خواب و لوازم خواب از آن استفاده می شود و در کوچ ایلات و عشایرنیز مفرش وسیله بسیار مناسبی برای حمل وسایل مختلف به شمار می‌آید. مفرشبه شکل مکعب مستطیل است و در اندازه‌های مختلف به هم دوخته می ‌شود و نقشو نگارهای زیبا و دل‌انگیزی دارد.جل اسب های ایل شاهسونهم از لحاظ سبک خاص تصویر حیوانات و پرندگان و هم از لحاظ رنگ پردازی، ازبهترین رو اسبی های ایران به شمار می روند. خورجین برای حمل اشیا و وسایلدستی مورد استفاده قرار می ‌گیرد و با نقوش خاص و زیبایی بافته می شود.علاوه بر خورجین، برخی دیگر از لوازم مورد نیاز عشایر مانند بزک شتر و نوار مخصوص چادر به همین شیوه بافته می شود.کوچ نشینان ارسباران در منطقه زیبای ارسباران در ناحیه کوهستانی و جلگه ای به سر می برند و قلمرو عمده آن ها در بخش باختری دشت مغان در پیرامون شهرستان اهر است. نام این ایل از منطقه سکونت آن ها بین سرزمین ارسباران و قره داغ گرفته شده است. سابقه تاریخی این ایل نیز شباهت زیادی به تاریخ شاهسون ها دارد. منطقه تابستانی ییلاقی ایل ارسباران را کوه های اطراف ارسباران و سبلان تشکیل می دهد. منطقه زمستانی (قشلاقی) ایل ارسباران را نیز جنوب دشت مغان و اطراف رود قره سو و کنار رود ارس در منطقه خدا آفرین تشکیل می دهد. کوچ نشینان ارسباران همانند شاهسون ها از طایفه، تیره، کویک، اوبه و خانواده تشکیل شده است. جشن ها و آیین های این ایل شباهت بسیار زیادی به مراسم ها و آیین های ایل شاهسون دارد.به طور کلی شیوه معیشت، لباس ها، موسیقی، جشن ها و آداب و رسوم خاص عشایر اردبیل و آذربایجان شرقی سبب شده بازدید از زندگی عشایر شاهسون و ارسباران در آذربایجان شرقی یکی از مهم ترین و جذاب ترین برنامه های گردشگران این خطه به شمار آید.متشکل ترین دسته شاهسونها در غرب دریای مازندران زندگی می کنند.علاوه بر شاهسونهای دشت مغان دسته های زیادی از شاهسونها در مناطق مختلفی که در فاصله تبریز و تهران قرار گرفته به سر می برند. از مهم ترین آنها باید از دسته هایی که در اطراف هشترود و میانه و بیجار، قزوین، ساوه، ورامین و همدان و قم به سر می برند نام برد.گروه‌های دیگر این ایل دراطراف زنجان زندگی می‌‌کنند. همچنین گروهی از ایل شاهسون در منطقه نیریز فارس در ساحل جنوبی دریاچه بختگان سکونت دارند. شاهسونهای فارس تیره‌ای از ایل اینانلو یا اینالّو به‌شمار می‌آیند. گروهی از شاهسون ها در شهرستان شاهین ‌دژ ییلاق را در کوهستان ها به سر می برند که به شاهسوان یا شایسوان معروفند.قالیچه های شاهسونهمچون قالیچه های بلوچ های خراسان که از همسایگان خود تأثیر پذیری داشتهاند، رنگ و لعابی کُردی دارند به نحوی که تولیدات دوپودی آنها با بافتیبسیار سفت و فشرده و نه چندان ظریف، بافته های کولیایی را در ذهن تداعی میکند.نقشه های رایج درقالی های شاهسون در اصطلاح محلی عبارتند از لاکی نیمه، شبیری ناری و دوقوز بورونی.شاهسون های استان اردبیل از طایفه های زیر تشکیل شده اند:حاجی خوجالو ، اجیرلو ، جوادلو، جوروغلو ، گده بیگلو ، گیکلو ، مستعلی بیگلو ، سرخان بیگلو ، مرادلو ، جانی یارلو ، دمیرچی لو ، تالش میکائیل لو ، هومن لو ، قوردلو ، حاجی خانلو ، عیسی لو ، کورعباسلو ، قوجابیگلو ، مغان لو ، پیریواتلو ، قره قاسملو ، ساری جعفرلو ، عرب لو ، خلیفه لو ، ادولو ، زرگرلو ، بیگدلو ، سروانلار ، حسین خان بیگلو ، علی بابالو ، سیدلو ، جعفرلو ، حسینکلو ، عطا خانلو ، نوروزعلی بیگو ، بند علی بیگلو معروف به علب بابالو ، رضابیگلو ، عبادالله بیگلو ، شاهعلی بیگلو ، بالابیگلو ، آیواتلو ، تکله ، جلودارلو ، اودولو ، بیگ باغلو ، آراللو ، کله سر ، یکه لو ، قاراجالو ، حسین حاجی لو ، کالاش ، کنده لو ، فولادلو ، جهان خانملو ، ملی ، ملی سیدلر ، خامسلو ، ترت ، گون ائولی ، خلفلو ، گون پاپاق ، چلبیانلو ، حاجی علیلو ، قره چورلو ، کرداحمدلو ، طایفه تراکمه ، چاخرلو ، محمد خانلو ،




Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen