۱۳:۵۹
شخصیت و وضعیت اسفبار زنان در رژیم ساسانیان
آگاهیهای موجود در کتابهای دینکرد ( به ویژه کتاب سوم )،
ماتیگان هزار دادِستان،
اندرزهای آذرباد مهرسپندان،
ارداویراف نامه،
شایست نشایست،
وِدیوداد ( وندیداد )،
روایت امید اشه وهیشتان
و بسیاری منابع دیگر،
وضعیت اسفبار زن ساسانی (و عموماّ مردمان آن زمان) را به روشنی گزارش میکنند.
وضعیت ناگواری که محصول حاکمیت و قدرت بلامنازع و مهار نشده موبدان دین تازه رسمیت یافته زرتشتی بوده است
که خود را نمایندگان تامالاختیار خداوند بر روی زمین میدانستند و با اتکای به همین مشروعیت و با نام دین و خدا و پیامبر،
پیروان تمامی ادیان و مذاهب را به نام کافر و فساد کننده بر روی زمین کشتند
و نیایشگاههای آنان را به نفع آتشکدههای درباری ویران کردند.
آسیبی که از خشکاندیشی و خشونتهای آنان به ایران زمین رسید،
نه تنها موجب گسست فرهنگی و اجتماعی مردمان ایرانی و ضعف آنان در برابر نیروهای مهاجم شد،
بلکه بیش از هر چیز به آیین و اندیشههای پیامبر ایران، آسیب وارد ساخت.
زن در دید ایرانیان قبل از اسلام :
از تبار فاحشه ها، دختر اهریمن، بی خرد، غیر قابل اطمینان،
عامل اصلی انحراف مرد، هم ارزش 1 برده، جزء اموال مرد ...
به موجب متون زرتشتی ساسانی و به ویژه « ماتیگان هزار دادِستان »،
زنان اموال و مایملک مرد دانسته میشده و بهایی معین داشتهاند !
بهایی که معمولاً برابر با قیمت یک مرد برده، یعنی در حدود 2000 سکه نقره بوده است.
این نکته همچنین از نخستین شواهد پیدایش بردهداری در ایران عصر ساسانی حکایت میکند.
(بنگرید به مدخل «برده و بردهداری» Barda and Bardadari در دانشنامه ایرانیکا).
موبدان ساسانی همانند روحانیان بسیاری از ادیان، از دلنگرانی عمیقی نسبت به زنان رنج میبردهاند
و آنان زنان را عامل اصلی انحراف مرد از وظایف دینی میدانستهاند.
شاید این نگرانیها از آنجا ناشی میشده که زنان در برابر آنان مقاومت و سرسختی بیشتری نشان میدادهاند.
در کتاب پهلوی «بندهش» چنین گزارش میشود که:
« اورمزد از یافتن موجودی دیگر برای انجام زایمان ناتوان بود و از روی ناچاری زن را برای اینکار انتخاب کرد.
زنی که حتی خداوند را نیز میرنجاند
و [ و زنی که ] از تبار «جِـهی» (روسپی/ دختر اهریمن) است.
به این ترتیب زنان نمیتوانستهاند همچو مردان راهی به سرای اهورامزدا داشته باشند
(بندهش، مهرداد بهار، بخش نهم، در باره چگونگی زنان).
همانگونه که در این کتاب زنان از تبار دیوان شرور دانسته شدهاند،
در « اندرزهای آذرباد مهرسپندان » موبد بزرگ عصر شاپور دوم
(که هنوز هم در نیایشخوانیها به فروهرش درود فرستاده میشود)
از بیخردی و رازگشایی و اعتمادناپذیر بودن زنان سخن رفته است »
(آذرباد مهرسپندان، رهام اشه، بخشهای گوناگون).
زن بینوای ایران باستان :
هیچگونه حق تصمیم گیری نداشت
هنگام عادت ماهیانه زندانی می شد
اگر موقع عادت، قصد دیدار شوهرش را می کرد، سزایش اعدام بود
پس از پایان پریود، باید خود را با ادار گاو می شست
هنگام زائیدن طفل مرده، در جای بی آب و گیاه زندانی می شد
و تا 3 روز مجبور بود ادار گاو و خاکستر بنوشد
تا 3 روز حق نوشیدن آب را نداشت
حتی الامکان اجازه بیرون رفتن از خانه را نداشت
در مواقع بسیار ضروری، می بایست با حجاب کامل از سر تا پا بیرون برود
اگر کمی از زیور و زینت خود را به کسی نشان می داد، مستحق جهنم بود
متون فقهی زرتشتی ساسانی، مقررات و دستورهای سختگیرانه فراوانی در باره اعمال و حرکات زنان دارد،
بطوریکه زنان حتی در کوچکترین و شخصیترین کارهای روزمره خود حق تصمیمگیری نداشتهاند.
آنان به هنگام دشتان ماهانه [پریود یا عادت ماهانه] موظف بودهاند تا در جایی زندانمانند
و دور از همگان به نام «دشتانستان» اقامت کنند و از آن خارج نشوند و نگاهشان به آتش نیفتد.
از آنجا که زنان در این مدت سخت آلوده و خطرناک دانسته میشدهاند،
موظف بودهاند از ظرفهای مخصوصی استفاده کنند و هیچ ارتباطی با دنیای خارج از دشتانستان نداشته باشند.
زنان همچنین موظف بودهاند تا پس از پایان دشتان، دویست مور دانهکش را بکشند و خود را با پیشاب گاو نر شستشو دهند
(گاه [برهنه] در برابر یک موبد مرد، چون زنان حق موبد شدن نداشتهاند).
چنانچه زنی در این مدت آهنگ [قصد و آرزوی دیدار] شوهر خود را میکرد، سزایش «مرگ ارزانی/ اعدام» بود.
(ماتیگان هزار دادستان، آناهیتا پریخانیان، چاپ ایروان، به زبانهای ارمنی، انگلیسی و روسی؛ همچنین بنگرید به بخشهای گوناگون از متن اوستایی متأخر «ودیوداد/ وندیداد»).
زندانی کردن زنان به هنگام زائیدن طفل مرده نیز رایج بود.
در این هنگام مزداپرستان میباید در جایی بیآب و علف، اتاقکی بسازند و زن را به آنجا ببرند.
زن موظف بود در آن اتاقک چند جام از آمیخته پیشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد
در حالیکه تا سه روز حق نوشیدن آب را نداشته است
(وندیداد، در مجموعه اوستا، گزارش استاد جلیل دوستخواه، جلد دوم، ص 713 تا 716).
آذرباد مهرسپندان در اندرزهای خود که تنها خطاب به مردان گفته شده است، سفارش میکند
که تا جای ممکن مانع از رفتن زنان خود به بیرون از خانه شوند.
اما چنانچه به ناچاری زنان قصد خروج از خانه را داشتهاند، موظف بودهاند
با حجاب کامل و پوشش یکدست سر تا پا در انظار همگان ظاهر شوند
و چنانچه کمترین آرایش و زیور خود را به دیگران نشان میدادهاند، شایسته جهنم دانسته میشدهاند
(بنگرید به بخشهای گوناگون از کتاب ارداویرافنامه).
البته زنان اشراف در جامعه طبقاتی زرتشتی ساسانی از این قاعده و بسیاری قواعد دیگر معاف بودهاند.
زنان میباید سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو میزدند
و میپرسیدهاند که آقایش دوست دارد امروز چه کاری برایش انجام شود.
با این حال، زنان حق تقاضای طلاق و حق تصرف جهیزیه خود را داشتهاند. اما پس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهیزیه خود را نداشتهاند.
مردان طبقه اشراف میتوانستهاند بدون محدودیت زنان متعدد بگیرند.
به هر تعدادی که امکانات مالی نگهداری از آنان را داشته باشند.
همچنین مردان میتوانستهاند تا در صورت فقر و ناتوانی زن خود را بفروشند
و یا در صورت ناباروری خود، آنان را برای مدتی معین در اختیار مرد دیگری بگذارند و در واقع اجاره دهند
(جزئیات این معاملهها را در «ماتیگان هزار دادستان» بخوانید).
ازدواج با محارم یا «خْـویدودَه» بدون در نظر داشتن رضایت یا نارضایتی زن، به گستردگی تبلیغ میشد.
بطوریکه گناه مرد لواط کار تنها در صورتی پاک میشد که با مادر یا خواهر و یا دختر خود وصلت میکرد
(خرده مقالات، بیژن غیبی، چاپ آلمان، ص 350).
با اینکه موضوع ازدواج با محارم اینروزها به شدت تکذیب و برای توجیه و تحریف آن کوششهای زیادی میشود،
اما منابع و اسناد مکتوب زرتشتی و غیر آن بسیار فراوانتر از آنند که جایی برای تردید باقی بماند.
سراسر بخش مفصل و طولانی هشتادم از کتاب سوم «دینکرد» به بحث در این باره پرداخته و جزئیات آنرا به دقت بازگو کرده است.
جزئیاتی مانند حقالارث دختری که در عین حال زن پدر خود نیز هست و موارد دیگر.
(دینکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسی از فریدون فضیلت؛ ترجمه انگلیسی از م. شکی).
نگارههای بازمانده از عصر ساسانی نیز از نگاه رایج ساسانیان به زن حکایت میکند.
در حالیکه نگارههای زنان پیش از تاریخ، هخامنشی و اشکانی، با انبوهی از نقشهای زنانی با شکوه و قدرتمند به دیده میآید،
بر نگارههای ساسانی که بر جامها و موزائیکها بر جای مانده است،
زن تنها موجودی است که وظیفه خوشگذرانی و بزم و ساز و آواز مردان را بر عهده دارد.
پدیدهای که شاهنامه فردوسی نیز به آن اشاره دارد و نامهای زنان در عصر ساسانی ِ شاهنامه،
بر خلاف پیشینیان پر افتخار خود همچو فرانک و گردآفرید و منیژه، از شمار فراوانی معشوقگان درباری تشکیل شده است.
متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدگی» نیز ویژگیهای یک زن خوب از دید خسرو را باز میگوید.
ویژگیهای که در اندام و جاذبههای زنانه خلاصه میشوند.
(متون پهلوی، سعید عریان، ص 82).
چنانچه این منابع بسیار فراوان را نادیده بگیریم و حقوق و جایگاه زن هخامنشی با زن ساسانی را به یک اندازه بستاییم،
نه تنها تحریف تاریخ و دوری از واقعیتهای تاریخی، که نادیده انگاشتن کوشش هخامنشیان برای دستیابی به جامعهای آرمانی،
و نیز پایمال کردن رنجها و مصائب زن زرتشتی ساسانی است.
انسانی دانستن حکومت و روحانیانی که خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانستهاند
و رفتار غیر انسانیاشان موجب تباهی و آسیب به فرهنگ و تمدن و هنجارهای زندگانی مردمان شده است،
ظلمی بزرگ در حق رنجکشیدگان است.
نقل شده
آگاهیهای موجود در کتابهای دینکرد ( به ویژه کتاب سوم )،
ماتیگان هزار دادِستان،
اندرزهای آذرباد مهرسپندان،
ارداویراف نامه،
شایست نشایست،
وِدیوداد ( وندیداد )،
روایت امید اشه وهیشتان
و بسیاری منابع دیگر،
وضعیت اسفبار زن ساسانی (و عموماّ مردمان آن زمان) را به روشنی گزارش میکنند.
وضعیت ناگواری که محصول حاکمیت و قدرت بلامنازع و مهار نشده موبدان دین تازه رسمیت یافته زرتشتی بوده است
که خود را نمایندگان تامالاختیار خداوند بر روی زمین میدانستند و با اتکای به همین مشروعیت و با نام دین و خدا و پیامبر،
پیروان تمامی ادیان و مذاهب را به نام کافر و فساد کننده بر روی زمین کشتند
و نیایشگاههای آنان را به نفع آتشکدههای درباری ویران کردند.
آسیبی که از خشکاندیشی و خشونتهای آنان به ایران زمین رسید،
نه تنها موجب گسست فرهنگی و اجتماعی مردمان ایرانی و ضعف آنان در برابر نیروهای مهاجم شد،
بلکه بیش از هر چیز به آیین و اندیشههای پیامبر ایران، آسیب وارد ساخت.
زن در دید ایرانیان قبل از اسلام :
از تبار فاحشه ها، دختر اهریمن، بی خرد، غیر قابل اطمینان،
عامل اصلی انحراف مرد، هم ارزش 1 برده، جزء اموال مرد ...
به موجب متون زرتشتی ساسانی و به ویژه « ماتیگان هزار دادِستان »،
زنان اموال و مایملک مرد دانسته میشده و بهایی معین داشتهاند !
بهایی که معمولاً برابر با قیمت یک مرد برده، یعنی در حدود 2000 سکه نقره بوده است.
این نکته همچنین از نخستین شواهد پیدایش بردهداری در ایران عصر ساسانی حکایت میکند.
(بنگرید به مدخل «برده و بردهداری» Barda and Bardadari در دانشنامه ایرانیکا).
موبدان ساسانی همانند روحانیان بسیاری از ادیان، از دلنگرانی عمیقی نسبت به زنان رنج میبردهاند
و آنان زنان را عامل اصلی انحراف مرد از وظایف دینی میدانستهاند.
شاید این نگرانیها از آنجا ناشی میشده که زنان در برابر آنان مقاومت و سرسختی بیشتری نشان میدادهاند.
در کتاب پهلوی «بندهش» چنین گزارش میشود که:
« اورمزد از یافتن موجودی دیگر برای انجام زایمان ناتوان بود و از روی ناچاری زن را برای اینکار انتخاب کرد.
زنی که حتی خداوند را نیز میرنجاند
و [ و زنی که ] از تبار «جِـهی» (روسپی/ دختر اهریمن) است.
به این ترتیب زنان نمیتوانستهاند همچو مردان راهی به سرای اهورامزدا داشته باشند
(بندهش، مهرداد بهار، بخش نهم، در باره چگونگی زنان).
همانگونه که در این کتاب زنان از تبار دیوان شرور دانسته شدهاند،
در « اندرزهای آذرباد مهرسپندان » موبد بزرگ عصر شاپور دوم
(که هنوز هم در نیایشخوانیها به فروهرش درود فرستاده میشود)
از بیخردی و رازگشایی و اعتمادناپذیر بودن زنان سخن رفته است »
(آذرباد مهرسپندان، رهام اشه، بخشهای گوناگون).
زن بینوای ایران باستان :
هیچگونه حق تصمیم گیری نداشت
هنگام عادت ماهیانه زندانی می شد
اگر موقع عادت، قصد دیدار شوهرش را می کرد، سزایش اعدام بود
پس از پایان پریود، باید خود را با ادار گاو می شست
هنگام زائیدن طفل مرده، در جای بی آب و گیاه زندانی می شد
و تا 3 روز مجبور بود ادار گاو و خاکستر بنوشد
تا 3 روز حق نوشیدن آب را نداشت
حتی الامکان اجازه بیرون رفتن از خانه را نداشت
در مواقع بسیار ضروری، می بایست با حجاب کامل از سر تا پا بیرون برود
اگر کمی از زیور و زینت خود را به کسی نشان می داد، مستحق جهنم بود
متون فقهی زرتشتی ساسانی، مقررات و دستورهای سختگیرانه فراوانی در باره اعمال و حرکات زنان دارد،
بطوریکه زنان حتی در کوچکترین و شخصیترین کارهای روزمره خود حق تصمیمگیری نداشتهاند.
آنان به هنگام دشتان ماهانه [پریود یا عادت ماهانه] موظف بودهاند تا در جایی زندانمانند
و دور از همگان به نام «دشتانستان» اقامت کنند و از آن خارج نشوند و نگاهشان به آتش نیفتد.
از آنجا که زنان در این مدت سخت آلوده و خطرناک دانسته میشدهاند،
موظف بودهاند از ظرفهای مخصوصی استفاده کنند و هیچ ارتباطی با دنیای خارج از دشتانستان نداشته باشند.
زنان همچنین موظف بودهاند تا پس از پایان دشتان، دویست مور دانهکش را بکشند و خود را با پیشاب گاو نر شستشو دهند
(گاه [برهنه] در برابر یک موبد مرد، چون زنان حق موبد شدن نداشتهاند).
چنانچه زنی در این مدت آهنگ [قصد و آرزوی دیدار] شوهر خود را میکرد، سزایش «مرگ ارزانی/ اعدام» بود.
(ماتیگان هزار دادستان، آناهیتا پریخانیان، چاپ ایروان، به زبانهای ارمنی، انگلیسی و روسی؛ همچنین بنگرید به بخشهای گوناگون از متن اوستایی متأخر «ودیوداد/ وندیداد»).
زندانی کردن زنان به هنگام زائیدن طفل مرده نیز رایج بود.
در این هنگام مزداپرستان میباید در جایی بیآب و علف، اتاقکی بسازند و زن را به آنجا ببرند.
زن موظف بود در آن اتاقک چند جام از آمیخته پیشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد
در حالیکه تا سه روز حق نوشیدن آب را نداشته است
(وندیداد، در مجموعه اوستا، گزارش استاد جلیل دوستخواه، جلد دوم، ص 713 تا 716).
آذرباد مهرسپندان در اندرزهای خود که تنها خطاب به مردان گفته شده است، سفارش میکند
که تا جای ممکن مانع از رفتن زنان خود به بیرون از خانه شوند.
اما چنانچه به ناچاری زنان قصد خروج از خانه را داشتهاند، موظف بودهاند
با حجاب کامل و پوشش یکدست سر تا پا در انظار همگان ظاهر شوند
و چنانچه کمترین آرایش و زیور خود را به دیگران نشان میدادهاند، شایسته جهنم دانسته میشدهاند
(بنگرید به بخشهای گوناگون از کتاب ارداویرافنامه).
البته زنان اشراف در جامعه طبقاتی زرتشتی ساسانی از این قاعده و بسیاری قواعد دیگر معاف بودهاند.
زنان میباید سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو میزدند
و میپرسیدهاند که آقایش دوست دارد امروز چه کاری برایش انجام شود.
با این حال، زنان حق تقاضای طلاق و حق تصرف جهیزیه خود را داشتهاند. اما پس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهیزیه خود را نداشتهاند.
مردان طبقه اشراف میتوانستهاند بدون محدودیت زنان متعدد بگیرند.
به هر تعدادی که امکانات مالی نگهداری از آنان را داشته باشند.
همچنین مردان میتوانستهاند تا در صورت فقر و ناتوانی زن خود را بفروشند
و یا در صورت ناباروری خود، آنان را برای مدتی معین در اختیار مرد دیگری بگذارند و در واقع اجاره دهند
(جزئیات این معاملهها را در «ماتیگان هزار دادستان» بخوانید).
ازدواج با محارم یا «خْـویدودَه» بدون در نظر داشتن رضایت یا نارضایتی زن، به گستردگی تبلیغ میشد.
بطوریکه گناه مرد لواط کار تنها در صورتی پاک میشد که با مادر یا خواهر و یا دختر خود وصلت میکرد
(خرده مقالات، بیژن غیبی، چاپ آلمان، ص 350).
با اینکه موضوع ازدواج با محارم اینروزها به شدت تکذیب و برای توجیه و تحریف آن کوششهای زیادی میشود،
اما منابع و اسناد مکتوب زرتشتی و غیر آن بسیار فراوانتر از آنند که جایی برای تردید باقی بماند.
سراسر بخش مفصل و طولانی هشتادم از کتاب سوم «دینکرد» به بحث در این باره پرداخته و جزئیات آنرا به دقت بازگو کرده است.
جزئیاتی مانند حقالارث دختری که در عین حال زن پدر خود نیز هست و موارد دیگر.
(دینکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسی از فریدون فضیلت؛ ترجمه انگلیسی از م. شکی).
نگارههای بازمانده از عصر ساسانی نیز از نگاه رایج ساسانیان به زن حکایت میکند.
در حالیکه نگارههای زنان پیش از تاریخ، هخامنشی و اشکانی، با انبوهی از نقشهای زنانی با شکوه و قدرتمند به دیده میآید،
بر نگارههای ساسانی که بر جامها و موزائیکها بر جای مانده است،
زن تنها موجودی است که وظیفه خوشگذرانی و بزم و ساز و آواز مردان را بر عهده دارد.
پدیدهای که شاهنامه فردوسی نیز به آن اشاره دارد و نامهای زنان در عصر ساسانی ِ شاهنامه،
بر خلاف پیشینیان پر افتخار خود همچو فرانک و گردآفرید و منیژه، از شمار فراوانی معشوقگان درباری تشکیل شده است.
متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدگی» نیز ویژگیهای یک زن خوب از دید خسرو را باز میگوید.
ویژگیهای که در اندام و جاذبههای زنانه خلاصه میشوند.
(متون پهلوی، سعید عریان، ص 82).
چنانچه این منابع بسیار فراوان را نادیده بگیریم و حقوق و جایگاه زن هخامنشی با زن ساسانی را به یک اندازه بستاییم،
نه تنها تحریف تاریخ و دوری از واقعیتهای تاریخی، که نادیده انگاشتن کوشش هخامنشیان برای دستیابی به جامعهای آرمانی،
و نیز پایمال کردن رنجها و مصائب زن زرتشتی ساسانی است.
انسانی دانستن حکومت و روحانیانی که خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانستهاند
و رفتار غیر انسانیاشان موجب تباهی و آسیب به فرهنگ و تمدن و هنجارهای زندگانی مردمان شده است،
ظلمی بزرگ در حق رنجکشیدگان است.
نقل شده
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen