فرهنگستان زبان و ادب فارسی نباید زبانها و
ادبیات غیر فارسی را در ایران نابود کند
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی از چهار فرهنگستان ایران است که حوزههای
گوناگون علمی، ادبی، و هنری را در ایران و قلمروزبان فارسی از جنبههای مختلفِ
موضوعی تحت پوشش قرار میدهند. این فرهنگستان به حوزۀ زبان و ادبیات فارسی میپردازد.
اکنون، ریاست فرهنگستان را آقای غلامعلی حداد عدل بر عهده دارد.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی ازسازمانهای دولتی ایران
است که، برپایهٔ اساسنامهاش، برای «حفظ قوّت و اصالت زبان فارسی»، «پروردن زبانی
مهذّب و رسا» برای بیان اندیشهها، «رواج زبان و ادب فارسی»، و «ایجاد نشاط و
بالندگی در زبان فارسی» بنیاد شدهاست. فعّالیت اصلیِ این فرهنگستان، که در 2 مرداد 1369 خورشیدی (۲۴ ژوئیه ۱۹۹۰ میلادی)
تأسیس شد، انتخاب معادل فارسی( واژه گزینی) برای واژههای زبانهای خارجی بودهاست.
این فرهنگستان اصطلاحاً فرهنگستان سوم
هم نامیده شدهاست، زیرا پیش از آن، دو فرهنگستانِ دیگر به نامهای فرهنگستان
ایران (فرهنگستان اوّل؛ 1314 تا 1333)
و (فرهنگستان دوم؛ 1347 تا 1360) به
فعّالیتهای مشابهی میپرداختند.
گردانندگان
ارکان این فرهنگستان عبارتاند از رئیس جمهور ایران، که
رئیس عالی فرهنگستان است، هیئت امنای فرهنگستانهای ایران، شورای فرهنگستان (متشکّل
از اعضای پیوستۀ ایرانی، اعضای پیوستۀ فارسیزبان خارجی، و اعضای وابسته)، رئیس
فرهنگستان، معاون علمی ـ پژوهشی فرهنگستان، و دبیر فرهنگستان.
ریاست
اوّلین رئیس این فرهنگستان حسن ابراهیم حبیی بود که همزمان معاون اول رئیس جمهور
ایران هم بود. دومین رئیس غلامعلی حداد
عادل بود که در اواخر دوران ریاستش بر این
فرهنگستان به ریاست محلس شورا اسلامی نیز
انتخاب شد. مدتی پس از انتخاب حداد عادل به ریاست مجلس، مجدداً حسن حبیبی به ریاست
فرهنگستان انتخاب شد. در سال 1387 با بیمار شدن حسن حبیبی و با دستور محمود احمدی
نژاد دوباره بر کرسی ریاست فرهنگستان تکیه زد.
.تاسیس چنین فرهنگستانها برای زبان و ادب فارسی, از همان اولش که در دوره
رضاخانی بوده هدفی جز محو نابود کردن
زبانها و فرهنگهای غیر فارسی ونتیجتا تک فرهنگ سازی در ایران , چیز دیگری نبود. مسلما جزئی از یک سیاست نژاد پرستی, فارس منشی و فارس پرستی بوده و است.
این فرهنگستان
برای زبان و ادب شیرین و شهد فارسی برای
چند سالی بعد از پیروزی انقلاب بهمن 1357 که
در واقع , خون بهای
هزاران انسان از طیف های مختلف همه
ملتهای ساکن در ایران , و متاسفانه ثمره ای جز
تعوض دیکتاتورها ودست بدست
کردن اقتدار فارسها, نداشت, برای چند سالی ، به ظاهر تعطیل شد. ولی زیاد طولی نکشید و در دوره ریاست
حمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی, یکی از چهره
های مارک دار فارسی پرستی درایران, در سال 1369, دوباره و با مهره هائی به مراتب نژاد پرست تر از قبل شروع بکار کرد.
هدفمند راسیستی بودن فرهنگستان زبان و ادب فارسی نه تنها در نحوه عمل کرد بلکه باز هم بیشتر در ذات و ماهیت
مهره هائی است که آن را اداره میکنند.
آقای غلامعلی حداد عادل پدر زن آقای مجتبی خامنه ای( پسر آقای سید علی خامنه ای ولایت فقیه) رئیس این
فرهنگستان است که با کمال تاسف ذاتا و ماهیتا, تنها پرستشگر زبان فارسی نه, بلکه از طرفداران پر وپا قرص تک زبان و تک فرهنگسازی فارسی در ایرا ن, الزامادر
صورت ازبین رفتن زبان و فرهنگ های غیرفارس
امکان پذیر میشود, است . حداد عادل یکی از طرفداران و مهره های با
نفوذ مکتب پان فارسیزم در ایران محسوب میشود و از نمونه های بارز آن, بخشنامه چند هفته قبل بود که از طرف ادره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان
بوشهر به واحدهای صنعتی استان صادر شد که
در آن, واحد های تولیدی و فروشگاه ها را
موظف به کار بردن نام ها و اصطلاحات غیر فارسی ممنوع کرده بود که در صورت سرپیچی
موجب باطل شدن پروانه کسب شان خواهد شد, در واقع
گویای نوعی از حکومتی با سیستم
راسیستی در ایران است و لا غیر.
اوج راسیزم و پان
فارسیزم, زیر لوای اسلام و اسلامیت حکومیت حمهوری اسلامی را در مخالفت اخیر, فرهنگستا زبان و ادب فارسی, در رابطه با تدریس
زبان های مادری ملتهای غیرفارس( بقول خودشان قومهای) در ایران , مشاهده میکنیم.
راسیزم و پان فارسیزم دولت جمهوری اسلامی از این نظر, اولا
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یک سازمان دولتی است . ثانیا ریاست عالی آن به عهده رئیس جمهور اسلامی ایران
است, یعنی بطور مستقیم زیر نظر دولت,
اداره و تصمیم گیری میشود و به هیچ عنوان اورگانیزاسیون خصوصی و غیر دولتی
نیست.
اکنون جا دارد به سخنان عده ای از اعضاء فرهنگستان در رابطه با تدریس زبان مادری
غیرفارسی در مدارس ایران در هفتم بهمن ماه 1392 توجه نمائیم:
«اکثریت اعضاء فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مخالفت در موضوع آموزش به
زبان مادری به وسیله آموزش و پرورش در استانها که اخیرا از سوی دولت اعلام شده است
این مسئله را تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه برای کمرنگ کردن این زبان
عنوان کردند»
آقای
حداد عادل در این نشست چنین میگوید:« مشخصا در پاسخ به آقای محمدیان باید بگویم
معیار آموزشی ما در حوزه زبان فارسی، زبان معیار فارسی است البته زبانهای دیگری هم
هستند که جایگاهشان معلوم است اما آنچه باید آموزش دیده شود زبان فارسی است»
آقای
محمد علی موحد عضو دیگر فرهنکستان چنین می فرماید «دولت باید از مداخله مستقیم در
آموزش زبانهای محلی و بومی خودداری کند ما زبان معیاری داریم که زبان رسمی ما است
اگر دولت بخواهد آن را فراموش کند و به حوزه زبانهای محلی وارد شود کار ما زار است»
آقای
محمد دبیر عضو دیگر فرهنگستان می فرماید:« آنچه اهمیت دارد پژوهش و کار علمی انجام
دادن روی این زبانهاست.بسیاری از آنها دارای گونه ها و گویشهای متعددی هستند که
اگر قرار باشد یکی را برای آموزش انتخاب کنیم مطمئنا با مسائل و مسائل زیادی همراه
خواهیم شد»
آقای
سلیم نیساری عضو دیگر فرهنگستان در این
نشست سنگ تمام میگذارد و میگوید:« عدهای فکر میکنند علاقه به یک قومیت یعنی
تحصیل با زبان آن قوم اما این موضوع بسیار خطرناک است ما در ایران شانس داشته ایم
که یک فردوسی بزرگ توانسته پایه محکمی برای زبان فارسی ایجاد کند و ما امروز در
کنار دین اسلام به داشتن چنین زبانی مفتخر شویم.
نیساری تاکید کرد: در بحث آموزش زبان مادری نباید طور عمل کنیم که در ادامه دچار مشکلات»
نیساری تاکید کرد: در بحث آموزش زبان مادری نباید طور عمل کنیم که در ادامه دچار مشکلات»
عضو دیگر
فرهنگستان آقای فتحالله مجتبائی میگوید:
تدریس زبان مادری توطعه است و شک ندارد از خارج وارد میشود.« شک ندارم که این
موضوع از خارج به ایران آمده است قبل از این در هندوستان نیز این مسئله توسط
انگلستان تجربه شد و امروز هم انگلستان و کشورهای شمالی ما هستند که می خواهند این
مسئله را به ایران وارد کنند.
وی ادامه داد: بهترین وسیله برای عقب نگه داشتن یک ملت بی توجهی به زبان آن است اگر بخواهیم زبانهای مادری مان را به عنوان زبان علمی و آموزشی به کار ببندیم به طور حتم به گذشته برگشت خواهیم داشت و این موضوع خطرناک است و از آن بوی توطئه میآید»
وی ادامه داد: بهترین وسیله برای عقب نگه داشتن یک ملت بی توجهی به زبان آن است اگر بخواهیم زبانهای مادری مان را به عنوان زبان علمی و آموزشی به کار ببندیم به طور حتم به گذشته برگشت خواهیم داشت و این موضوع خطرناک است و از آن بوی توطئه میآید»
آقای
حداد عادل برای ختم نشست و نتیجه گیری چنین میفرماید:« مواظب باشیم که مبادا از
کیسه سرمایه های ملی مان همچون زبان فارسی برای پیروزی های موقت و بی حاصل جناحی
خرج کنیم»
اکنون از این جنابان و جناب روحانی رئیس دولت جمهوری اسلامی
ایران و تمام ایرانیهای فارس و غیر فارس, از عالم تا عوا م سئوال میشود ,
آیا: فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران ,
چنین صلاحیتی دارد , در امور سیاسی و قانونگذاری مملکت ایران دخالت کند؟ مگر پولی که از بیت المال کشور به این فرهنگستان زبان و ادب فارسی خرج میشود, نه
تماما بلکه قسمت عمده اش, از پول مالیات
هاو فروش فراورده های نفتی و سایر معادن ملت های غیر فارس تامین نمی شود؟ چرا
ثروت ملتهای غیر فارس راصرف نابودی زبان و
فرهنگ خود آنان میکنید؟ آقای
روحانی به خاطر فرار از قول و قرارهائی
که به مردم داده , دست به اینگونه زمینه سازی های غیر اتیک زده است و متاسفانه با
سیاست تفاهم و تعامل و تدبیر از زمین تا آسمان فاصله دارد.
آقای حداد عادل و
سایر اعضاء فرهنگستان اطمینان داشته
باشند, نخواهند توانست با زور و تزویر زبان نارسای فارسی شان را به ما تحمیل کنند.
سی ویکم ماه ژانویه 2014
دکتر آراز سلیمانی آلمان
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen