دوستان فارس انگار حالا از ورود واژگان لمپن به زبان وفرهنگشان با خبر شده اند..شاید به باور آنها از آغاز حکومت پهلوی تا ا
امروزمسخره وتوهین به ملت های غیر فارس در قالب جوک ها و لطیفه ها ادبیات لمپن نبوده است.فارس ها همیشه به لمپنیست های خود با دیده یک هنرمند ملی نگاه کرده اند ودر میا ن شهرستان ها اصفهان در رده اول بوده است. آقای خاتمی موقعی که رئیس حمهور ایران بود به ماهی صفت نامی به خاطر ساختن وگفتن بد ترین جوک های ممکن به ترک ها ولرها جایزه همرمند سال را با دستهای خودش تقدیم کرد . تعجب آور این جا است همه دانشگاهیان وروشنفکران فارس نه تنها با این لمپن ها مخالفتی نداشته اند بلکه آشکارو پنهان در رواج آن سهیم بوده لطفا مطالب زیر درج شده در سایت ایرام پرس نیوز را به خوانید. ا
خالی بندی، دو دره بازی و قاط زدن جامعه را تهديد می کند
نگراني از ورود واژگان لمپن به زبان و ادبيات مردم؛
بيش از چهار هزار کلمه لمپن وارد زبان فارسي شده است. امروزه زبان خاصي در بين بسياري از جوانان خصوصاً در تهران و بعضي از شهرهاي بزرگ رايج شده است که براي بسياري از مردم ميانسال و کهنسال جامعه معنا و مفهومي ندارد.
حميد رضا حسين شاهي، استاد دانشگاه و روان پزشک با اشاره به عدم نظارت صدا و سيما بر گفتار هنرمندان معتقد است:” متاسفانه به غير از اخبار که به نوعي واژگان به صورت دقيق به مخاطبان ارائه ميشود، بقيه قسمتها مخصوصا سريالهاي تلويزيوني فاقد اين خصوصيت هستند.”او در خصوص تاثير دوستان براي گرايش به سوي ادبيات لمپني ميگويد:” نوجوانان و جوانان در بين خودشان از شيوه گويشي لمپن استفاده ميکنند، ولي بايد در کنار آن صحبت کردن صحيح را ياد بگيرند.”اين مدرس دانشگاه و روانشناس يادآور ميشود:” جوانان و نوجوانان با يک منبع به عنوان دوستان مواجه هستند و آن به عنوان سيستم منحصر به فرد گفتار فرد در دانشگاه، مدرسه و خانواده ميشود. خانوادهها بايد روي برنامههايي که براي فرزندان تهيه ميکنند نظارت داشته باشند ولي متاسفانه در برنامهها و کارتونهاي دوبله شده که از طريق رسانههاي تصويري پخش ميشود، براي جذابيت بيشتر از گويشهاي لمپني استفاده ميشود و به خاطر خنده دار و جذاب بودن اين ادبيات، کودک يا نوجوان، اين ادبيات را الگوي خود قرار ميدهد.”
مجيد ابهري، رفتارشناس ميگويد:” در آسيب شناسي رفتاري گفت و گو، از قديم زبانهاي غير مدون بين اصناف و افراد مختلف رايج بوده است و اين دليلي جز متوجه نشدن ديگران نداشته است که زبان زرگري يا زبان گفتوگوي بين برخي از افراد و مشاغل از اين جمله است.”
“ امروزه نوعي از ادبيات بدون پايه و محتوا در حال گسترش است که در فرهنگ و تاريخ ادبيات ما سابقه ندارد که اين ساختار و اين گفتوگو که به «آرگو» معروف است، بيشتر از خيابانها گرفته ميشود و بعضي از هنرپيشهها به خاطر عاميانه نشان دادن نقش خود يا کسب محبوبيت در بين جوانان، از اين زبان استفاده ميکنند.”
خاليبندي، دو دره بازي، سوسکت ميکنم، جوش آوردن، گلابي و قات زدن و امثال اين لغات از جمله لغات متداول اين فرهنگ گفت و گو خياباني است که بيشتر به ادبيات لمپنيسم وابستگي دارد. البته کلماتي مثل آيکييو، خز و امثال اينها که براي تمسخر به کار ميرود و منظور از آنها پايين بودن ضريب هوشي افراد و بيارزشبودن است، از برخي از سريالهاي تلويزيوني به جامعه راه يافته است.”
اما برخي از روانشناسان معتقدند جوانان براي جلب توجه و تاثير گذاري از اين گونه کلمات استفاده ميکنند.
سيد جواد آرامي، روانشناس باليني، ميگويد:” در ادبيات لمپن يا عامهپسند، عوامل مختلف تأثيرگذار است که از جمله آن ميتوان به عوامل اجتماعي، تاريخي و اقتصادي اشاره کرد.”
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen