تاریخچه راسیسم و ذهن مالیخولیائی نژاد برتر پارس آریائی در ایران
این مطلب رو ستارخان بالاسی در یکشنبه 11 فروردين 1392 ساعت: 11:1 در سایت قرار داده است.
مقدمه: تبلیغ و تلقین وسیع افسانه های تاریخ امپراتوری ایران باستان از کورش گرفته تا حال حاظر در فاصله زمانی هشت دهه اخیر باعث پیدایش یک نوع اپیدمی بیماری های مزمن و اختلال روحی و روانی با حالتی مالیخولیایی (پارانویا) و به یک نوع خود بزرگ بینی و انکار دیگر ملل که به شکل گسترده و توده ایی و سنتی در بین ملت فارس پدیدار گشته است این بینش جاه طلبانه در داخل ایران موجب لطمات و ضایعات و آسیب های جبران ناپذیری بر روی فرهنگ و زبان و موسیقی ملتهای غیر فارس و تخریب تارپود و یکپارجگی روابط اجتماعی آنها گردیده است و در ضمن باعث بروز تنشهای جهانی نیز گشته است که تاوان جاه طلبی راسیستی این ملت و حاکمیت فارس را ملت آذربایجان و دیگر ملل غیر فارس با جان و مال خود زیر شعار هموطنی وادار به پرداخت شده اند
١- جاه طلبی راسیسم فارس در دوران رضاشاه پهلوی
رضاخان میرپنج با توطئه بر علیه حکومت ترک قاجار و با خوش خدمتی و به کمک انگلیسی ها حاکمیت را در تهران بدست گرفت بعد از استحکام پایه های حکومت و اعلان پادشاهی اقدام به قتل عام تمام گروهها و رهبران محلی ملتهای غیر فارس نمود و به کمک داستان سرایان خود برای فتوحات خود شامل سرزمینهای لت و پار شده و اشغال شده ملتهای غیر فارس تاریخی با هویتی جعلی افسانه سرائی کردند و ایرانش نامیدند و آنقدر تبلیغ و تلقین کردند که جو راسیستی مالیخولیائی خود ساخته حاکم بر جامعه فارس آریائی نژاد برتر و بر اساس و پایه توهمات مالیخولیایی ایجاد امپراتوری ایران باستان و با توجه به مشابهت راسیسم فارس با فاشیسم آلمان نازی درجریان جنگ جهانی دوم رضا شاه را سوق داد تا به ولی نعمت خود انگلیس پشت کند و خودش را به هیتلر نزدیک سازد و صحبت هائی که در آن زمان دهان به دهان می گشت این بوده که اگر رضا شاه بتواند بیست و چهار ساعت در برابر متفقین جنگ جهانی دوم دوام بیاورد چتربازهای آلمان نازی برای نجات او به دادش خواهند رسید که انگلیسها این امپراتور خیالاتی از سلاله کورش را دستگیر و به جزیره موریس تبعیدش کردند
٢- جاه طلبی راسیسم فارس در دوران محمد رضا پهلوی
بعد از شکست مصدق به کمک آمریکا و انگلیس و بعد از پنج روز دربدری محمدرضا شاه درخارج و با التماس به آمریکا و انگلیس به ایران بازگشت او هم همانند پدر بعد از استحکام پایه های حکومت خود باز هم آن جو راسیستی مالیخولیائی پدر ساخته حاکم بر جامعه فارس آریائی نژاد برتر و در اولین فرست به خاطر گران شدن قیمت نفت و کسب کمی قدرت اقتصادی دوباره همان خصلت جاه طلبی راسیستی زد بیرون و با اعلان ایران قدیمیترین امپراتوری باستان دنیا و با تمدن و فرهنگ برتر و بزرگ دنیا و در نتیجه پارسها آقابالاسر دنیا بودند و هستند وخواهند بود که با برپائی جشنهای دوهزار و پانصد ساله و تخصیص میلیارد ها دلار برای ارضا جاه طلبی راسیتی و در رویای سبقت از آمریکا و اروپا تمام سران دنیا را به شیراز دعوت کرد و محمد رضا شاه با یک ژشست راسیستی بر سر قبر دروغین کورش در حضور سران همه کشورهای دنیا خواست برتریت نژاد پارس آریائی و قدمت این ملت مالیخولیایی فارس را به معرض نمایش جهانیان بگذارد البته شاه در رویاهای راسیستی خود هرگز تصوری از زندگی مشقت بار ملتهای غیر فارس محروم و مهاجر حلبی آبادهای اطراف تهران نداشت با خیال خام اینکه قتل عام غائله آذربایجان در بیست یک آذر ١٣٢٥ فراوش شده در رویای برپائی امپراتوری افسانه ای جهانی بود.
باد غبغب شاه بر سر گور دروغین کورش یک فخر فروشی و دهن کجی بدون پشوانه ای بود به آمریکا و اروپا که البته با مطرح کردن حقوق بشر توسط جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا از حزب دمکرات و با شروع اولین عصیان در بیست ونهم بهمن هزاروسیصدوپنجاه و شش تبریز شیرازه حکومت از سلاله کورش از هم پاشید و این امپراتور خیالاتی هفته ها در آسمانها در پرواز بود و هیچ کشوری اجازه فرود به هواپپمای ایشانرا نمی داد تا دل سادات در مصر به رحم آمد
٣- جاه طلبی راسیسم فارس در دوران حکومت جمهوری اسلامی
خمینی وقتیکه در فرانسه بود با قول ایجاد یک جمهوری دموکراتیک به بهشت زهرای تهران آمد و حاکمیت را بدست گرفت البته بعد از ایجاد سپاه پاسداران با یک رفراندوم به حاکمیت خود استحکام بخشید جو راسیستی مالیخولیائی حاکم بر جامعه فارس آریائی نژاد برتر او و اطرافیان او به شکل پیوند با تشیع سرخ علوی پدیدار گشت و شروع جاه طلبی راسیستی و روح بلعیدن سرزمینهای دیگر ملل و الحاق آنها به ایران به شکل حادتری عود کرد و به بهانه صدور انقلاب به عراق جنگ هشت ساله ایران و عراق شروع گردید که باعث مرگ هزاران آذربایجانی در باتلاقهای جنوب برای آزادی خرمشهر گردید با ارسال بودجه این ملت به فلسطین و لبنان باعث ظهور فقر و گرانی و بیکاری در آذربایجان گردید بعد از خمینی، خامنه ای میلیارد ها دلار جهت تغلیظ اورانیم و با رویای ساختن بمب اتم جهت ارضا روح جاه طلبی راسیستی خود اختصاص داد و در رویای سبقت از آمریکا و اروپا و ضرب شست نشان دادن به آنها که ما ملت فارس آریائی اشرف مخلوقات هستیم و با چاپ کلماتی بر روی اسکناس پنج هزار تومانی، همچون دیگر اسکناس ها، نقشه ایران چاپ شده که وسط آن نشان انرژی هسته ای و پایین آن ‘خلیج فارس’ به زبان انگلیسی حک شده است. در میانه نقشه همچنین روایت از پیامبر اسلام به خط فارسی شکسته به چشم می خورد که نوشته است: ” دانش اگر در ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت".
با شروع اولین عصیان ضد راسیستی در خرداد ماه هزاروسیصدوهشتاد و پنج در آذربایجان پایه های حکومت امپراتور خیالاتی از سلاله کورش به لرزه در آمد
٤- کشورهای مترقی جهان نیز به ماهیت راسیسم فارس در ایران پی برده اند
قدرتهای بزرگ دنیا هم صدای پای هیولای فاشیزم را در ایران شنیده اند و پی به بعد راسیستی حکومتهای فارس برده اند که این حکومتها چه بشکل سلطنتی یا اسلامی و یا حتی در آینده با هر مرام و عقیده ای درنهایت تمام راهها به حاکمیت راسیسم فارس ختم خواهد شد که در موضع ضعف خصلت نوکرتم چاکرتم دارند و بعد از کسب یک قدرت نیم بند به رویای ایجاد حکومت امپراتوری جهانی ایران باستان مشابه افسانه های مالیخولیایی کورش و خشایارشا می افتند و موجب مو دماغ شدن در مقابله با سیاست آرامسازی جهانی می شوند راسیستهای فارس مثل بچه ای می مانند تا اگر یک دقیقه چشمت را از چمش بر داری بو ی گند راه می اندازد و جایش را خیس می کند و باعث زحمت بزرگترها می شود و البته قدرتهای جهانی کاملا به خصلت و شگردهای فارسهای راسیست کویر نشین که با استعمار و استثمار دیگر ملل غیر فارس دست به این گنده گوئی ها می زنند واقفند و بطبع می دانند که بعد از رهائی ملل تحت ستم دیگر این کویر نشینان نه نفتی دارند که به آن بنازند و نه آن ملت آذربایجان را دارند که آنها را در جنگ و انقلاب مثل گوشت دم توپ استفاده کنند و خود را از خطر حمله متجاوز برهانند و لذا با آزادی تمام سرزمین های اشغالی ملتها از چنگ حاکمیت فارس راسیست در ایران و از جمله آذربایجان و دیگر ملل و در واقع فروپاشی ایران همانند اتحاد جماهیر شوروی این جرثومه تکبر و خود بزرگ بینی راسیسم فارس را در مرکز خاورمیانه و در کنار بزرگترین چاههای نفتی خلیج فارس برای همیشه به گورستان تاریخ خواهد سپرد
توضیح مختصر در رابطه با توجیه آذربایجانی های معتقد به حفظ مرزها و مقدس شمردن مرزهای ایران مثل آیات قرآن
آذربایجانی های معتقد به حفظ مرزهای ایران از اینکه در مزاکره با ارگانهای اروپائی به آنها گوشزد شده که تجزیه ایران را فراموش کنید تا با شما حرف بزنیم باید عرض کنم که اروپائی ها برخلاف فرهنگ آسیائی که اکثرا با تحکم و تعیین تکلیف مأبانه حرف می زنند و نظرات خود را بنحوی آیه گونه بیان می کنند و مخاطبین مخالفت را مورد تهدید قرار می دهند نیستند بلکه در فرهنگ اروپائی به علت رعایت دقیق دمکراسی علی الخصوص در ارگانهای سیاسی سیاستمداران دقیقا مثل بندبازها روی طناب دمکراسی راه می روند و در جلو چشم هزاران تماشگر تیزبین و موشکاف که با کوچکترین خطا با کله ازآن بالا به پائین سقوط می کنند و کلا در صحبت با اروپائی ها شما هرگز حالت تعیین تکلیف یا تهدید مشاهده نمی کنید
٥- تعیین تکلیف ملت آذربایجان در قبال گرایشات حاد جاه طلبی راسیسم فارس
ملت آذربایجان در هموطن بودن با ملت فارس جز ضرر مالی و جانی هیچ سودی نصیبش نشده است ما ملت ترک ملت حساب گری هستیم و تجارت و تاجرمنشی درخون ما است ما خوب می دانیم یک من ماست چقدر کره دارد و یک چیز دیگر ما آذربایجانی ها فراموشکار نیستیم وقتی خرمشهر را برایتان آزاد کردیم شهدایمان را فراموش نکردیم ما فرزندان بیگناهمان را فراموش نمی کنیم و باز تکرار می کنم از آنجائی ملت حساب گری هستیم چیزیکه نصیب ملت ما گشته را هم مد نظر قرار می دهیم فیلم تحقیر آمیز مسعود ده نمکی به نام فیلم اخراجی ها که از ملت ما در جبهه جنگ موجوداتی ترسو بوگندو و احمق و هالو به صحنه نمایش گذاشته شده و استقبال شدید دولت و ملت فارس را هم در مد نظر داریم و بنا بر این بنظر نمی رسد که یکپارچگی ایران تداوم پیدا کند چون هیچگونه نمودی و نقاط مشترکی تفاهمی در بین نیست چون اولا ما مجبوریم بزبان فارسی حرف بزنیم چون آنها زبان ترکی را اصلا زبان آدمیزد حساب نمی کنند و هرگز نمی خواهند یاد بگیرند و ما هم اگر با لهجه حرف بزنیم نیشخند تحقیر آمیزی برایمان خواهند زد که تا مغز استخوانمان بسوزیم و اگر هم برخلافشان حرف بزنیم بلافاصله ترکه خر گفتنهایشان نصیبت ما خواهد شد
در کجای دنیا شما شاهد زندگی یک تجاوز شده را با متجاوز در زیر یک سقف شده اید
تجربه تاریخی نشان داده هر کشور مستعمره ای که زودتر توانسته استقلال وطنش را بدست بگیرد سریعتر توانسته ازنظر اجتماعی و اقتصادی تکامل یابد و تا زمانیکه شاهرگ و شریانهای اقتصادی آذربایجان جنوبی به ایران یعنی فارس متصل می باشد البته هیچ فرقی نمی کند چه نوع حکومتی حاکم باشد در نهایت ملت ما آذری و ملت درجه دو محسوب خواهد شد و هرگز طعم زندگی و آزادی را نخواهد چشید بهتر است تا مابقی حیثیت ملیمان هضم و جذب نشده تکلیف خود را با ایران و راسیسم اصلاح ناپذیر فارس یکسره کنیم
غرض
از نگارش این مقاله تحقیقاتی -که با استناد به آخرین آمار ترکیب ژنتیکی
مردمان منطقه صورت گرفته است -ارائه قرائت قرن بیست ویکمی ازمفهوم عرق و
نژاد و دعوت خوانندگان به تامل در تقسیم بندیهای موهومی نژادیست که در
یکصد سال اخیر سدی در مسیر رشد فرهنگی, علمی و اقتصادی مردم بوده و زخم های
عمیق و خطرناکی در بخشهائی از جامعه ایجاد کرده است. مرز جمعی انسانهای
امروز با زبان مشترک, اسطوره های یکسان, موطن مشخص و با لایه های هویتی
همگون, یک تقسیم بندی کاملا فرهنگیست نه نژادی. برای تعامل با دنیای
پیرامون و حفاظت از منافع جمعی بخصوص در منطقه عقب مانده خاورمیانه , پر
رنگ سازی توهم نژاد یکسان, تاکید بر دین مشترک و برخورد نوستالجیک
بیمارگونه با گذشته های دور, در خدمت تداوم نسل کشی ها و باز تولید جنایات
جنگیست. آنالیز بانکهای های DNA مردم جهان ثابت می سازد که منشاهمه
انسانهای کره خاکی یکیست بعبارت دیگر همه از یک نژاد واحد هستیم و نتیجتا
کلمه نژاد با معنی متعارف آن در زبان فارسی, نیازمند بروز (آپدیت) سازیست.
تمامی شواهد علمی دال بر اینست که مبدا مهاجرت تمامی انسانهای کره خاکی از
شاخ آفریقا و از یک منشا نژادی واحد است. اما گسست های منتج از موتاسیون,
تقدم و تاخر زمانی در هجرت به حجاز, موجب تفاوتهای ژنتیکی در طی دهها
هزارسال گردیده است. البته این به هیچ عنوان به معنای برتری یک تیره بر
تیره ژنتیکی دیگر نیست وتفاوتها تنها محدود به فرق فرهنگی و ظواهر فیزیکی
می گردد که خود بدلیل قانون انتخاب طبیعی محیط زیست, هجومهای اقوام
همسایه , جنگهای خون آلود برای بقا, مهاجرتها و غیره می باشد . انسان قرن
21 با التزام قانونی و عملی به کنوانسیون جهانی حقوق بشر, همه انسانهای روی
زمین را فارغ از اعتقادات, رنگ پوست, جنسیت, موقعیت اجتماعی و غیره از نظر
حقوقی همطرازخود فرض کرده و تعلق به تیره ژنتیکی خاص را نه مزیتی بحساب می
آورد و نه موجب سرافکنگی می پندارد. در این نوشتار عامدانه از بکار گیری
کلمه نژاد در توصیف تیره های مختلف مردم خودداری شده است چرا که مفهوم
دقیق تفاوتهای ژنتیکی بر اساس گروه بندیهائی بنام هاپلو گروپ را بیان نمی
کند, علیهذا از کلمه ترکیبی تیره ژنتیکی استفاده خواهد شد.
متخصصین علم ژنتیک در دهه های اخیر, موفق به ثبت DNA
انسانها به روشی ساده و سریع, از طریق آنالیز بزاق دهان, تار مو, تکه
استخوانی چند هزار ساله و غیره شدند. دستاورد جدید راه را برای تعیین کدهای
موروثی یا اثر انگشت ژنتیکی (Genetic Fingerprint ) ده ها و حتی صدها
ملیون انسان در چهار گوشه جهان را باز نمود. از اولین کاربردهای تکنولوژی
جدید, تهیه مدارک اثبات جرم (فرونزیک ) برای دستگیری و محکومیت عاملین
جنایات در دادگاهها بود. ثبت DNA با آنالیز تک موی بدن, پس مانده غذا, ته
سیگاری و یا لیوان استفاده شده حاضرین در صحنه جنایت, هزینه حل پازلهای
جنائی را بشدت کاهش داده و اثبات قطعی جرم متهمین در دادگهاهها را, ممکن
ساخته است. بمرور زمان کشورها به منظور کاهش هزینه تامین امنیت جامعه ,
توسعه هر چه بیشتر بانک DNA شهروندان را در دستور کار خود قرارداده, با
دسته بندی تیره های مختلف ژنتیکی , امکان دسترسی سهل و آسان به مجرمین را
فراهم ساخته اند. از طرفی آنتروپولوژیستها و مورخین نیز با ثبت فله ای,
گروه بندی و آنالیز DNA-های مربوط به بقایای استخوانهای چندین هزارساله,
موفق به شناسائی مکانهای جغرافیائی اولین موتاسیون تیره مشخص ژنتیکی
گردیده و مسیر دقیق مهاجرت آنها را ترسیم نموده اند. اینک دقیقا میتوان
مسیرهجوم اقوام آریائی-آوراسیائی که از اوکرائین فعلی شروع شده و تا شبه
قاره هند گسترش یافته است را مشخص نمود. نقشه زیر هجوم اریائیها را به
سرزمینهای اطراف براساس داده های DNA گورستانها نشان می دهد
اطلاعات ژنتیکی موجود, به تحکیم تئوری مهاجرت موفقیت
آمیز اولین گروه هموساپینها, در حدود 100,000 سال پیش, از آفریقا به حجاز و
سپس به اروپا و شرق آسیا در طی هزاره های بعدی کمک شایانی نموده است. با
استناد به همین داده ها بود که پروفسور ریچارد داوکینز, بیولوژیست مشهور
انگلیسی و استاد دانشگاه اکسفورد دریافت, که انسان اولیه در دوران
یخبندان1000 ساله 75000 سال پیش, در شرف نابودی کامل قرار گرفت که
میتوانست به انقراض کامل بشر منتهی گردد وتنها بقای چند ده هزار نفر
دراندونزی و آفریقا بار دیگر نسل فعلی انسان را در سرتا سر گیتی گستراند.
بازماندگان اندونزیائی دوران یخبندان متعلق به تیره ژنتیکیP1 بودند که
اجداد درصد بالائی از ساکنین غیر آریائی آسیای میانه Q و تمامی آریائیهای
دنیا می باشند چراکه تیره مشهور به آریائی-اروپائی (R1b) و آریائیهای
-آوراسیائی (R1a) از موتاسیون های بعدی این ژن پا به عرصه وجود نهادند.
مردمان موج دوم مهاجرت که 60,000 سال پیش از آفریقا وارد حجاز شدند,
متعلق به هاپلوگروپ G بودند که که 20 تا 40 درصد نیاکان ساکنین کنونی
قفقاز, کرانه های ارس , سواحل جنوب غربی خزر, آناتولی و شمال بین النهرین,
توسکانی, ساردنی, شمال پرتقال و کوههای سویس از موتاسیون G2 این تیره
ژنتیکی هستند. قریب به 12 هزاره بعد یعنی 48,000 سال پیش گروه دیگری
با DNA متفاوت که J نامگذاری شده است موفق به عبور از باب المندب شده و
به حجاز سرازیر شدند و پس از چند ده هزارسال, طی آخرین موتاسیون در شاخه
ژنتیکی خود, شکل گیری تیره ژنتیکی J2 را که جد پدری مابین 30-40 درصد
ساکنان فعلی آناتولی, قفقاز شمالی و تقریبا تمامی مناطق ازربایجان شمالی و
جنوبی می باشد استارت زدند .
آنالیز و گروه بندی ژنتیکی انسانها, با استناد به دو صورت
Y کروموزومی DNA (به اختصارY-DNA ) برای ره گیری اجداد تا اولین جد پدری
بعد از موتاسیون و متاکندریال DNA (به اختصار mtDNA) برای یافتن ریشه شاخه
مادری تا اولین مادر بزرک پس از موتاسیون انجام می گیرد. دو نمودار Y-DNA
و mtDNA زیر, تمامی تیره های ژنتیکی انسانهای روی زمین و رابطه خویشاوندی
آنها را نشان می دهد.
الف:تقسیم بندی داده های جهانی بر اساس Y-DNA
دسته بندیهای DNA,هاپلوگروپ نامیده می شوند ویکی از این
هاپلو گروپها R1b مشخص کننده تیره ژنتیکی آریائی-اروپائی می باشد که طبق
تاریخ رسمی و نژادپرستانه ایران, ظاهرا همه ساکنین و یا حداقل اکثریت
بزرگ ایرانیها به این هاپلو گروپ تعلق دارند. هاپلو گروپ آریائی دیگر R1a
نام دارد که شامل تیره ژنتیکی , آوراسیائیست.
کشورجهان سومی ایران, همواره یکی از مصرف کننده گان علم و
دانش غربی بوده واینبار نیز فن آوری تبیین DNA را به سرعت به خدمت گرفت
تا نه تنها در حل جنایات بلکه کنترلهای سیاسی از آن بهره گیرد. جمهوری
اسلامی ایران , بر خلاف کشورهای غربی, نیازی به تصویب قوانینی بمنظور بررسی
مغایرت احتمالی آن با حقوق دموکراتیک تبعه خود در ذخیره سازی اطلاعات
ژنتیکی شهروندان نداشته و بانک اطللاعاتی عظیمی را درمدت کوتاهی انباشت
کرد. بعدها مقامات مربوطه, خواهان آنالیز و گروه بندی اطلاعات موجود, جهت
استفاده بهینه شدند و بدین منظور ازدکتر مازیار اشرفیان بناب, استاد ژنتیک
دانشگاه پورتموث انگستان, قریب به یک دهه پیش دعوت کردند رهبری این پروژه
را بعهده بگیرد. یافته های آقای اشرفیان بناب, علیرغم اینکه بر اساس داده
های Y-DNA یعنی منشا جد پدری تنظیم شده بود , نا خواسته پته نژاد آریائی
و حتی تعلق مردمان داخل مرزهای کنونی ایران تنها به یک هاپلو گروپ را روی
آب ریخت و بعد از سکوت و شوک اولیه مسئولین و دیگر نژادپرستان, که یکی
دوسالی طول کشید , طبق روال معمول, با کمک ویاری پان ایرانیستها, به آلوده
سازی ناشیانه و ناموفق اطلاعات دست زدند. بر اساس یافته های دکتر اشرفیان
بناب تنها حدود 35 درصد مردمان مناطق شرق کویر لوت و نمک از هاپلوگروپ
Y-DNA آریائی-آوراسیائی R1a1 بوده و در حاشیه های غربی نیز درصد قابل
اغماضی به این گروه تعلق دارند وازکل جمعیت ایران فعلی فقط 8.5 درصد را
میتوان در این دسته بندی جای داد. بعبارت بهتر درصد تیره ژنتیکی
آریائی-آوراسیائی از شرق به غرب آنچنان کاسته می شود که تنها بخش ناچیزی
از ساکنان مناطق شمال غرب را احاطه می کند.
جدول ذیل که بر اساس اطلاعات موجود در سال 2008 و یافته
های آزمایشگاهی از Y-DNA تعدادی از مردمان مناطق مختلف تنظیم شده است
درصد آریائیهای-آوراسیائی R1a1 کشورهای یا مناطق مختلف را نسبت به کل
جمعیت نشان می دهد.
همانطوریکه در جدول فوق ملاحظه می کنید 70 درصد ساکنین
مناطق پر جمعیت هند, پاکستان, هندوکش و 65 درصد تاجیکستان, بلاروس و بیش از
50 درصد اوکرائین و افغانستان متعلق به این هاپلوگروپ هستند. از نکات جالب
توجه تعلق 63 درصد قرقیزهای چشم بادامی و 60 درصدی هزاره های فارسی زبان
شیعه به آریائی -آوراسیائی می باشد!!!! (توضیح علت در بخش دوم مقاله)
نقشه زیر که پراکندگی جهانی هاپلوگروپ R1a را نشان می دهد صحت یافته های دکتر اشرفیان بناب را تایید می کند.
همانطوریکه در نقشه فوق مشاهده می کنید درصد ناچیزی از
مردمان غرب ایران متعلق به این هاپلو گروپ هستند و حتی در مناطق کم جمعیت
شرق نیز تنها 35 درصد مردم جد آریائی-آوراسیائی دارند.
R1b گونه دوم هاپلو گروپ آریائیست که به نام
آریائی-اروپائی مشهوراست و پراکندگی آن در فلات ایران , طبق آنالیز آقای
اشرفیان بناب کمتر از 10 درصد است که از غرب به شرق و شمال به جنوب کم می
شود و حضوری اندک در بخش شرقی کویرها دارد. این بیان آماری خط بطلان بر
تئوری هم نژادی ایرانیها با آلمانی ها و ایرلندیها کشید که در بخش دوم
مقاله به تفصیل به آن خواهم پرداخت.
نقشه زیر پراکندگی هاپلوگروپ R1b که بر اساس داده های جهانی ترسیم شده صحت آنالیز آقای اشرفیان بناب را کاملا تایید می کند.
حال این سوال پیش می آید که ساکنین کشور ایران به کدامین
هاپلو گروپ Y-DNA تعلق دارند؟ جواب این سوال با موقعیت جغرافیائی منطقه
رابطه مستقیم دارد. از آنجائیکه ایران و قفقاز و آسیای صغیر محل تاخت وتاز
مهاجمین, میدان جنگهای فراوان, حکومت تیره های مختلف ژنتیکی در طول تاریخ
بشر بوده اند سرتاسر منطقه از رگه های ژنتیکیY-DNA مختلف تشکیل شده است و
با مرزهای سیاسی و ائتنیکی موجود بهیچوجه همخوانی ندارد. در واقع مرزهای
تیره های ژنتیکیY-DNA کویرها, دریاها, اقیانوسها , کوههای صعب العبور و
فاصله های قابل توجه جغرافیائی هستند و علیرغم تفاوتهای زبانی و فرهنگی
ملتهای همسایه در مناطق مرزائتنیکی ترکیب ژنتیکی تقریبا یکسانی دارند.
بررسی هاپلوگروپهای Y-DNA مللی که سرزمیهای وسیعی را در اختیار دارند حاکی
از آن است که فاصله جغرافیائی و موانع طبیعی دلیل اصلی تفاوت فاحش تیره
ژنتیکی Y-DNA می باشد. مصداق بارز استدلال فوق الذکر, کشور فدراتیو روسیه
است که درشرق , غرب و جنوب آن اختلاف عمیق ژنتیکی Y-DNA موجود است . مردمان
ساکن ایران نیز از تیره های مختلف ژنتیکی تشکیل شده اند که ترکیب آن در
مناطق مختلف بعضا بسیار متفاوت است. مثلا از جمله هاپلو گروپهای Y-DNA که
در استانهای آزربایجانی بر خلاف شرق و جنوب ایران بالاترین درصد مردم (30
تا 40 درصد) را شمال می شود هاپلو گروپ بومی j2 است که در نقشه زیر نرخ
گستره این تیره ائتنیکی را میتوان مشاهده کرد.
همانطوریکه در نقشه بالا پیداست , موطن اصلیJ2 Y-DNA آ
زربایجان بوده وبا تمرکز 30-40 در صدی تیره غالب Y-DNA را تشکیل می دهد در
حالیکه بجز اصفهان حضور J2 در جنوب و شرق ایران بین 5 تا 10 درصد است. علت
حضور بالای J2 در اصفهان, مهاجرت اجباری مرزنشیان شمال غرب در دوران سلطنت
شاه عباس صفویست که از سرحدات دولتین صفویه و عثمانی بدلائل نظامی
کوچانده شدند.
دومین هاپلو گروپ Y-DNA غالب در آزربایجان G2 بوده و با
مناطق جنوب و شرق ایران بسیار متفاوت است. محققین آنتروپولوژیست اولین
موتاسیون G2 را به قفقاز نسبت می دهند. نقشه زیر گستره هاپلو گروپ Y-DNA
از نوع G2 را برا اساس بانک Y-DNA مناطق مختلف سال 2013 نشان میدهد.
همانطوریکه مشاهده می شود G2 هاپلو گروپY-DNA بخش بزرگی
از جمعیت گرجستان, آزربایجان شمالی و جنوبی و آناتولی, توسکانی ایتالیا,
ساردنی, را تشکیل می دهد. هر چند گستره این تیره در برخی از مناطق
آزربایجان تا 40 درصد است و غالبترین هاپلو گروپ را تشکیل داده است اما فی
المجموع و در کل آزربایجان J2 با اختلاف کمی غالب است.
از دیگر هاپلوگروپهای Y-DNA موجود در آزربایجان و دیگر
سواحل جنوب غربی خزر I می باشد که به وایکینگ معروف است که درحدود 2 تا 10
درصد جمعییت را شامل می شود اما در شرق و جنوب فلات ایران اثری از آن
نیست.
هاپلوگروپ T نیز داستانی مشابه هاپلوگروپ I دارد با این
تفاوت که فرکانس ان در آزربایجان 7 درصد بوده و از تیره های Y-DNA بومی
ازربایجان می باشد.که متفاوت با دیگر نواحی ایران است.
نتیجه اینکه ترکیب ژنتیکی Y-DNA جمعیت شمال, جنوب, شرق
وغرب ایران متفاوت بوده و نمی توان مدعی تعلق همه ساکنین ایران به یک
تیره ژنتیکی Y-DNA خاص بود.
تبیین تیره ژنتیکی تنها و تنها به کمک هاپلو
گروپهایY-DNA همانند کج نهادن خشت اول معماری دیوار تبارشناسی مردمان هر
منطقه است که تا ثریا کج خواهد رفت, چراکه تنها جد پدری تا زمان موتاسیون
را میتوان بکمک آن تعیین نمود. مثلا در تقسیم بندی تیره ها بکمک هاپلو
گروپ Y-DNA , فرزندان ذکور حاصل از نزدیکی یک سید مهاجم با زن بومی ,
همچنان با کدهای ژنتیکی پدر مشخص می شوند. پسران , نوه ها و نتیجه های ذکور
آنها نیز علیرغم اینکه بترتیب , 25,50 و 12.5 درصد سید هستند به گروه
سادات تعلق خواهند داشت . کد ژنتیکی مادر هیچ نقشی در دسته بندی هاپلو
گروپهای Y-DNA ندارد و در مثال فوق , نواده های ذکور 60 نسل بعد فرد
مهاجر با فرض داشتن مادران بومی و غیر سید باوجود اینکه تنها
0.00000000000000009 درصد سید هستند , لکن تیره شناسی به شیوه Y-DNA
همچنان آنها را در زمره سادات قرار خواهد داد. براساس همین تقسیم بندی هاست
که به غلط جمعیت سیدها در ایران را 8 درصد برآورد می کنند. همین استدلال
در خصوص آریائیها نیز صادق است. آنالیز داده های Y-DNA تنها بیانگر این
فاکت است که 10 تا 15 درصد از ساکنین ایران دارای جد پدری آریائی (
اروپائی و آوراسیائی)هستند. با منظور کردن هاپلو گروپهای mtDNA مادری همین
در صد ناچیز نیز زیر سوال خواهد رفت و به نصف کاهش پیدا خواهد کرد.
در بخش دوم مقاله به آنالیز بانک mtDNA منطقه یعنی اثر
انگشت ژنتیکی اعقاب مادری خواهم پرداخت تا دریابیم که چند در صد جده
مادری ما ها آریائی بودند
http://www.iranglobal.info/node/55380.
http://www.iranglobal.info/node/55380.